عشق یا نفرت پارت ۱۵
من: منم دوست داشتم این بوسه ادامه پیدا کنه . بعد از چن ثانیه از هم جدا شدیم و تو چشم هم زل زدیم .
کوکی: حالا فهمیدی این حس چیه ؟
من: اره فهمیدم. ممنون کع کمکم کردی.
کوکی : خواهش میکنم این حس اسمش عشقه. که من به تو دارمش .
من: اهمممم اسمه قشنگیه منم عاشق تو شدم .
کوکی: من بیشتر عاشقتم.
من: من بیشتر.
کوکی: من بیشتر .
من: من بیشتر.
کوکی : من بیشتر .
مامان ا.ت: بچه ها بیاین تو . این همه من بیشتر من بیشتره چیه بیاین تو شام بخورین.
من: باش مامانی اومدیم . بعدش مامان رفت.
کوکی: خلاصه من بیشتر.
من: باش باو تو بیشتر. همین که میخواستم برم کوکی مچ دستمو گرفت و من به سمت خودش کشوند یعنی روی پاش نشستم و میتونستم تا حدی عضو شو حس کنم .
کوکی: عاشقتم بیب. میشه که یه بار دیگه ببوسمت ؟
من: منم عاشقتم ددی. اممممم باش ولی خیلی کم.
کوکی: ددی؟
من : اره.چرا مگه چشه؟
کوکی: نه بابا هیچی یه حسی بهم دس داد.خب آماده برای بوسه؟
من: کوکی داری یه جوری میگی آماده برای بوسه انگار میخوای موشک بفرستی آمریکا.
کوکی:🤣🤣🤣 اره میفرستم .
من: نه بابا.
کوکی : بسه دیگه .
من: چی نذاشت حرفمو کامل کنم که لبای داغشو کوبید رو لبام. چه طعمی داشت لباش طعم موز میداد.(چون خودم موز بیشتر دوس دارم و هر روز یه دونه موز میخورم😁😁)
از دید کوکی
کوکی: عاشقش شده بودم واقعا . به به لباش چه طعمی داشت . اولین بارمه که لبای یه دختر خوشگل رو میبوسم . لباش طعم توت فرنگی میداد.(توت فرنگی رو هم به چشم موز می بینم ).
من: بعد از چن ثانیه از هم جدا شدیم و بلند شدم همزمان کوکی هم بلند شد . رفتم جلو بغلش کردم و گفتم: عاشقتم کوکی کیوتی.
کوکی: منم عاشقتم لبخند خرگوشی.(چون خودم لبخند خرگوشی دارم).
من: دیگ بیا بریم شام حاضره.
کوکی : باشه. رفتیم داخل خونه و نشستیم تا شام بخوریم .منم روبه روی ا.ت نشستم.
من: نگا این کوکیه روبه رو من نشسته . این پسره میخواد منو سکته بده بخدا.
پایان پارت ۱۵ .
کیوتیام
لایک
و
کامنت
و
فالو
یادتون نره دوستون دارم به اندازه فاصله ایران تا کره 😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#فالو_لایک_فراموش_نشه😻❤👉
کوکی: حالا فهمیدی این حس چیه ؟
من: اره فهمیدم. ممنون کع کمکم کردی.
کوکی : خواهش میکنم این حس اسمش عشقه. که من به تو دارمش .
من: اهمممم اسمه قشنگیه منم عاشق تو شدم .
کوکی: من بیشتر عاشقتم.
من: من بیشتر.
کوکی: من بیشتر .
من: من بیشتر.
کوکی : من بیشتر .
مامان ا.ت: بچه ها بیاین تو . این همه من بیشتر من بیشتره چیه بیاین تو شام بخورین.
من: باش مامانی اومدیم . بعدش مامان رفت.
کوکی: خلاصه من بیشتر.
من: باش باو تو بیشتر. همین که میخواستم برم کوکی مچ دستمو گرفت و من به سمت خودش کشوند یعنی روی پاش نشستم و میتونستم تا حدی عضو شو حس کنم .
کوکی: عاشقتم بیب. میشه که یه بار دیگه ببوسمت ؟
من: منم عاشقتم ددی. اممممم باش ولی خیلی کم.
کوکی: ددی؟
من : اره.چرا مگه چشه؟
کوکی: نه بابا هیچی یه حسی بهم دس داد.خب آماده برای بوسه؟
من: کوکی داری یه جوری میگی آماده برای بوسه انگار میخوای موشک بفرستی آمریکا.
کوکی:🤣🤣🤣 اره میفرستم .
من: نه بابا.
کوکی : بسه دیگه .
من: چی نذاشت حرفمو کامل کنم که لبای داغشو کوبید رو لبام. چه طعمی داشت لباش طعم موز میداد.(چون خودم موز بیشتر دوس دارم و هر روز یه دونه موز میخورم😁😁)
از دید کوکی
کوکی: عاشقش شده بودم واقعا . به به لباش چه طعمی داشت . اولین بارمه که لبای یه دختر خوشگل رو میبوسم . لباش طعم توت فرنگی میداد.(توت فرنگی رو هم به چشم موز می بینم ).
من: بعد از چن ثانیه از هم جدا شدیم و بلند شدم همزمان کوکی هم بلند شد . رفتم جلو بغلش کردم و گفتم: عاشقتم کوکی کیوتی.
کوکی: منم عاشقتم لبخند خرگوشی.(چون خودم لبخند خرگوشی دارم).
من: دیگ بیا بریم شام حاضره.
کوکی : باشه. رفتیم داخل خونه و نشستیم تا شام بخوریم .منم روبه روی ا.ت نشستم.
من: نگا این کوکیه روبه رو من نشسته . این پسره میخواد منو سکته بده بخدا.
پایان پارت ۱۵ .
کیوتیام
لایک
و
کامنت
و
فالو
یادتون نره دوستون دارم به اندازه فاصله ایران تا کره 😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#فالو_لایک_فراموش_نشه😻❤👉
۱۵.۱k
۰۱ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.