p2
p2
ا/ت ویو : یهو دیدم ک چند تا پسر دارن یکیو با لگد هی میزنن
ا/ت: هوی ولش کنین وحشیا
پسر ۱ : شما کی باشید؟
ا/ت : بنده ا/ت هستم گمشو اونور 🙂🖕
ا/ت ویو: یهو دیدم ی صدای خیلی بمی اومد و گف : دیگه ب کجا رسیدی داری با ی دختر کل میندازی همتون گمشید تو
ا/ت : تو هم حتما یکی از اونایی نه؟
تهیونگ: من مث اونا لاشی نیستم ولی زیاد از دخترا خوشم نمیاد
ا/ت: خو بعنم
تهیونگ: بی ادبی
ا/ت : حوصله ندارم با تو بحث کنم (از خداتم باشه گوزو )
تهیونگ:.......
ا/ت دستشو دراز کرد رو به اون پسره ک رو زمین بود
پسره: ممنون
ا/ت : خواهش میکنم ولی فاز بعضی لاشی رو نمیدونم
تهیونگ: الان منظورت منم؟
ا/ت:من همچین چیزی نگفتم هرکی هس خودش میفهمه🙂
تهیونگ رفت
ا/ت و یونا رفتن تو دانشگاه
مدیر : خب بچه ها هر کدوم بر اثاث رشتتون ب کلاسای مختلفی تقسیم میشین
من و یونا و چند نفر دیگه رشتمون موسیقیه
کلاسا مشخص شد و رفتیم تو کلاسا دیدم ک اون پسره و اون پسرا وحتی اونی ک نباش دادم هم اونجا بودن
منم بروی خودم نیوردم و خانم اومد و گفت :سلام بر همگی امید وارم روز خوبی داشته باشید
میخوام بو دو تا دوست جدید آشناتون کنم یوتا و ا/ت
ا/ت ویو
همه داشتن پچ پچ میکردن و منم هیزی پسرا رو میدیدم
معلم : بسهه میخوام جاهارو مشخص کنم
ا/ت و تهیونگ پیش هم
یونا و جیمین پیش هم
نایون و جونکوک پیش هم (بچه ها نایون یکی از دوستای خوبه ا/ت هستش)
زنگ تفریح شد و من و نایون و یونا رفیتم بیرون
حمایتتت🥺💮
ا/ت ویو : یهو دیدم ک چند تا پسر دارن یکیو با لگد هی میزنن
ا/ت: هوی ولش کنین وحشیا
پسر ۱ : شما کی باشید؟
ا/ت : بنده ا/ت هستم گمشو اونور 🙂🖕
ا/ت ویو: یهو دیدم ی صدای خیلی بمی اومد و گف : دیگه ب کجا رسیدی داری با ی دختر کل میندازی همتون گمشید تو
ا/ت : تو هم حتما یکی از اونایی نه؟
تهیونگ: من مث اونا لاشی نیستم ولی زیاد از دخترا خوشم نمیاد
ا/ت: خو بعنم
تهیونگ: بی ادبی
ا/ت : حوصله ندارم با تو بحث کنم (از خداتم باشه گوزو )
تهیونگ:.......
ا/ت دستشو دراز کرد رو به اون پسره ک رو زمین بود
پسره: ممنون
ا/ت : خواهش میکنم ولی فاز بعضی لاشی رو نمیدونم
تهیونگ: الان منظورت منم؟
ا/ت:من همچین چیزی نگفتم هرکی هس خودش میفهمه🙂
تهیونگ رفت
ا/ت و یونا رفتن تو دانشگاه
مدیر : خب بچه ها هر کدوم بر اثاث رشتتون ب کلاسای مختلفی تقسیم میشین
من و یونا و چند نفر دیگه رشتمون موسیقیه
کلاسا مشخص شد و رفتیم تو کلاسا دیدم ک اون پسره و اون پسرا وحتی اونی ک نباش دادم هم اونجا بودن
منم بروی خودم نیوردم و خانم اومد و گفت :سلام بر همگی امید وارم روز خوبی داشته باشید
میخوام بو دو تا دوست جدید آشناتون کنم یوتا و ا/ت
ا/ت ویو
همه داشتن پچ پچ میکردن و منم هیزی پسرا رو میدیدم
معلم : بسهه میخوام جاهارو مشخص کنم
ا/ت و تهیونگ پیش هم
یونا و جیمین پیش هم
نایون و جونکوک پیش هم (بچه ها نایون یکی از دوستای خوبه ا/ت هستش)
زنگ تفریح شد و من و نایون و یونا رفیتم بیرون
حمایتتت🥺💮
۱۱.۵k
۱۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.