پارت ۲ بامن باش
ویو جیمین
کوک پاشو گذاشت لای در و مانع بسته شدن در شد
کوک: یونا بس کن درو باز کن(باداد)
نونا: عوضی اشغال چطور جرات میکنی سر خواهر من داد بزنی(باداد)
یونا: هیس الان خودم به خدمتش میرسم (یونارفت و زد تو گوش کوکی)(گوه خورد🤬)
ته: یونا چرا زدیش
سمیع: خفه شوووو
ته: س... سمیع
سمیع: سمیع نه پارک سمیع دیگه منو تو هیچ رابطه ای نداریم
شوگا: بچها خواهش میکنم دعوا نکنین لطفا بزارین بیایم تو تا باهم حلش کنیم
نونا: چیرو حل کنیم هااا؟؟
جیمین: عزیزم لطفا اروم باش
نونا: خفه شووو اشغال عوضی فکر کردی کیی باگریه
شوگا: بزارین لطفااا بیایم تو تا توضیح بدمم
نونا: خیل خوب بیاین تو
ویو راوی
بعد نونا گذاشت بیان تو سمیع یونا و نونا به اونا خیلی بد نگاه میکردن
شوگا: واقعا ببخشید برامون یک کار خیلی فوری پیش اومد بچها بخواطر اینکه حواسشون پرت نشه جواب نمیدادن ولی این نظر خودشون بود
سمیع: ااا که نظر خودشون بود اره ماهم نظر خودمون ازشون جدا شیم
نونا: گم. شین. بیروووووووون(اخرش باداد)
جیمین: هی ساکت باش (جدی)
نونا: چ... چی.... گفتم برین بیرون
جیمین دوید و نونارو بوسید نونا دوست نداشت پس مبخواست اونو از خودش جدا کنه ولی جدا نمیشد یونا جیمین جدا کرد و زد تو گوشش
یونا: برووو بیروننننن
ته: س... سمیع عزیزم توهم
سمیع: خفه شووو گفتم منو اینجوری شدا نزن
سوگا: اونا دزدیده شده بودن (باداد)
یونا نونا سمیع: چیییی
پایان پارت ۲
کوک پاشو گذاشت لای در و مانع بسته شدن در شد
کوک: یونا بس کن درو باز کن(باداد)
نونا: عوضی اشغال چطور جرات میکنی سر خواهر من داد بزنی(باداد)
یونا: هیس الان خودم به خدمتش میرسم (یونارفت و زد تو گوش کوکی)(گوه خورد🤬)
ته: یونا چرا زدیش
سمیع: خفه شوووو
ته: س... سمیع
سمیع: سمیع نه پارک سمیع دیگه منو تو هیچ رابطه ای نداریم
شوگا: بچها خواهش میکنم دعوا نکنین لطفا بزارین بیایم تو تا باهم حلش کنیم
نونا: چیرو حل کنیم هااا؟؟
جیمین: عزیزم لطفا اروم باش
نونا: خفه شووو اشغال عوضی فکر کردی کیی باگریه
شوگا: بزارین لطفااا بیایم تو تا توضیح بدمم
نونا: خیل خوب بیاین تو
ویو راوی
بعد نونا گذاشت بیان تو سمیع یونا و نونا به اونا خیلی بد نگاه میکردن
شوگا: واقعا ببخشید برامون یک کار خیلی فوری پیش اومد بچها بخواطر اینکه حواسشون پرت نشه جواب نمیدادن ولی این نظر خودشون بود
سمیع: ااا که نظر خودشون بود اره ماهم نظر خودمون ازشون جدا شیم
نونا: گم. شین. بیروووووووون(اخرش باداد)
جیمین: هی ساکت باش (جدی)
نونا: چ... چی.... گفتم برین بیرون
جیمین دوید و نونارو بوسید نونا دوست نداشت پس مبخواست اونو از خودش جدا کنه ولی جدا نمیشد یونا جیمین جدا کرد و زد تو گوشش
یونا: برووو بیروننننن
ته: س... سمیع عزیزم توهم
سمیع: خفه شووو گفتم منو اینجوری شدا نزن
سوگا: اونا دزدیده شده بودن (باداد)
یونا نونا سمیع: چیییی
پایان پارت ۲
۳.۷k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.