هانما

۳ پارتی هانما

از زبان ا/ت

امروز روز اول کاریت بود و حسابی بی حوصله بودی چون میدونستی ک کار سختی داری البته درآمد بالایی هم داشتی
ساعت ۶ صبح از خواب پا شدی و آماده شدی صبحونه خوردی و لباست رو پوشیدی تا بری سر کارت
توراه سرکارت با ماشین بودی اما ماشینت پنچر شد زدی کنار اومدی پایین رفتی سمت کاپوت ماشین اونو بالا زدی
هر چقدر نگا کردی متوجه نشدی مشکلش چیه
حدود ۱۰ دقیقه ی دیگ هم باید اونجا میبودی
همون لحظه دستی رو شونت اومد و صدای خاصی رو شنیدی ک میگفت
هانما: بیبی دال کمک میخوای؟
بر‌گشتی سمت صدا
ی مرد قد بلند و هات روبه روت بود با اینکه روس کراش زدی ولی چون دوس پسر داشتی ناراحت شدی و گفتی: ببخشید آقا لطفا منو اینجوری صدا نکنید من دوس پسر دارم ...مشکلی هم نیست خودم میتونم درستش..
ک هانما تورو هول داد اونور و خودش ماشینت رو درست رو دست کرد و گفت:
روغن (...) بهتره ... عوضش کن
تشکر کردی خواستی سوار ماشینت بشی ک ...

( ادامه دار ...)


لایک و فالو درخواستی قبوله