پارت ۱8 زندگی سیاه
پارت ۱8 زندگی سیاه
ویو ا/ت یک هفته گذشت و تهیونگ از ماموریت امد
و من همه چیز رو براش تعریف کردم
تهیونگ. یعنی جیمین جرعت کرده دست روی تو بلند کنه
_ دست که نه ولی شلاق اره
تهیونگ. چرا همینو پشت تلفن نگفتی
_ نمیخواستم نگران شی
تهیونگ. پاشو بریم خونه جیمین باهاش کار دارم
_ تهیونگ خودتو لوس نکن نمیخواد
تهیونگ. وقتی من میگم میخواد یعنی میخواد
_ تهیونگ ولش کن
ویو تهیونگ
انقدر اعصبی شدم رفتم خونه جیمین
دیدم جیمین روی مبل نشسته
علامت تهیونگ §
× سلام داداش چه بیخبر امدی
§ دهنتو ببند تو به من گفتی نمیزارم اب توی دل
ا/ت تکون بخوره حالا زدیش .داد.
× داداش بیا برات تعریف کنم
§ چی رو زدن ابجیمو .داد.
× تهیونگ داد نزن بیا باهم حرف بزنیم
§ من حرفارو از ابجیم شنیدم فقط خواستم بگم به کسه دیگه ای بگی برات ماموریت بره چون من نمیرم
× تهیونگ خل شدی .داد.
§ اره مشکلی
× تهیونگ منو تو مثل داداشیم این چه کاریه
§ مگه من گفتم قراره از هم جدا شیم گفتم دیگه ماموریت نمیرم
× داداش من هنوز ا/ت رو دوست دارم ولی اون راضی نمیشه
§ کار خوبی میکنه منم باشم راضی نمیشم
× داداش تو بجای اینکه الان بین منو ا/ت رو درست کنی خراب میکنی
§ اگر من همچین کاری رو با خواهرت میکردم منو قبول داشتی
ویو جیمین
تهیونگ اینو گفت و از اینجا رفت
شرط پارت بعد
15 :« لایک ❤️
ویو ا/ت یک هفته گذشت و تهیونگ از ماموریت امد
و من همه چیز رو براش تعریف کردم
تهیونگ. یعنی جیمین جرعت کرده دست روی تو بلند کنه
_ دست که نه ولی شلاق اره
تهیونگ. چرا همینو پشت تلفن نگفتی
_ نمیخواستم نگران شی
تهیونگ. پاشو بریم خونه جیمین باهاش کار دارم
_ تهیونگ خودتو لوس نکن نمیخواد
تهیونگ. وقتی من میگم میخواد یعنی میخواد
_ تهیونگ ولش کن
ویو تهیونگ
انقدر اعصبی شدم رفتم خونه جیمین
دیدم جیمین روی مبل نشسته
علامت تهیونگ §
× سلام داداش چه بیخبر امدی
§ دهنتو ببند تو به من گفتی نمیزارم اب توی دل
ا/ت تکون بخوره حالا زدیش .داد.
× داداش بیا برات تعریف کنم
§ چی رو زدن ابجیمو .داد.
× تهیونگ داد نزن بیا باهم حرف بزنیم
§ من حرفارو از ابجیم شنیدم فقط خواستم بگم به کسه دیگه ای بگی برات ماموریت بره چون من نمیرم
× تهیونگ خل شدی .داد.
§ اره مشکلی
× تهیونگ منو تو مثل داداشیم این چه کاریه
§ مگه من گفتم قراره از هم جدا شیم گفتم دیگه ماموریت نمیرم
× داداش من هنوز ا/ت رو دوست دارم ولی اون راضی نمیشه
§ کار خوبی میکنه منم باشم راضی نمیشم
× داداش تو بجای اینکه الان بین منو ا/ت رو درست کنی خراب میکنی
§ اگر من همچین کاری رو با خواهرت میکردم منو قبول داشتی
ویو جیمین
تهیونگ اینو گفت و از اینجا رفت
شرط پارت بعد
15 :« لایک ❤️
۱۳.۹k
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.