پارت 22 نکو
از زبون نیوکا*
بعد جلسه >>
ینی قراره دوباره با موری چشم تو چشم شم؟؟
اونی که بعد از این همه اطلاعاتو و کمکم هایی که به مافیا کردم
زد تنها دوستمو کشت؟؟؟؟
اونی سان میدونه عضو اژانسم؟؟؟
قطعا نمیدونه
چون الان شش ماهه که ندیدمش
قطعا اگه بدونه با دازای تو یه اتاق تو خوابگاهم زندم نمذاره
خب اینجاش من دیگه من نقشی نداشتم ......
اما اعضای اژانس که نیدونن من تو مافیا بودم میدونن؟؟؟؟؟
دلم میخواد قیافه بچه ها رو ببینم ( هعی هی هعی)
اما ممکنه فک کنن من جاسوسم ؟؟؟؟؟
نه بابا دیگه اونقدم غیر قابل اعتماد نیسم
فک نکم دازای هم منو بشناسه
خب بهش حق میدم چون من تا الان خیلی فرق کردم >>
من اون موقعه فق یه زندانیه ضععیف بودم.........
------------------------------------------------------------------------------------------------
گومن کم شد
بعد جلسه >>
ینی قراره دوباره با موری چشم تو چشم شم؟؟
اونی که بعد از این همه اطلاعاتو و کمکم هایی که به مافیا کردم
زد تنها دوستمو کشت؟؟؟؟
اونی سان میدونه عضو اژانسم؟؟؟
قطعا نمیدونه
چون الان شش ماهه که ندیدمش
قطعا اگه بدونه با دازای تو یه اتاق تو خوابگاهم زندم نمذاره
خب اینجاش من دیگه من نقشی نداشتم ......
اما اعضای اژانس که نیدونن من تو مافیا بودم میدونن؟؟؟؟؟
دلم میخواد قیافه بچه ها رو ببینم ( هعی هی هعی)
اما ممکنه فک کنن من جاسوسم ؟؟؟؟؟
نه بابا دیگه اونقدم غیر قابل اعتماد نیسم
فک نکم دازای هم منو بشناسه
خب بهش حق میدم چون من تا الان خیلی فرق کردم >>
من اون موقعه فق یه زندانیه ضععیف بودم.........
------------------------------------------------------------------------------------------------
گومن کم شد
۴.۸k
۰۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.