اسکلان توکیو پارت 14
هاگو: خب وقت رفتن به دریاست😊
همه: ایوووولللللل
*جمع کردن وسایل
*پوشیدن لباس ها
*سوار ماشین شدن
*رسیدن به ساحل
(صدای این ها رو در نظر بگیرید)
مایکی: به به چه هوایییی
چیفویو: جججووون چه هوواایییی
همه به جز کازوتورا: وات
باجی: چ... چیفویو اینو از کجا یاد گرفتی
کازوتورا: من یادش دادم
باجی: تو کیساکی خوردیییی💢💢💢💢💢🔪🤬
.
.
.
چیفویو: باجی سان...... ولش... کن 😖
باجی: برگرد ببینم موز بی خاصیت 💢💢💢💢
کازوتورا: به کی میگی به موز خاصیت 💢💢💢💢
باجی: به توی کص......
💢💢💢💢
چیفویو: ب... بسه دیــــــگه😵💫🤕
باجی: الان دهنت رو صاف میکنم 💢
کازوتورا: بیا ببینم چیکار میتونی بکنی💢
چیفویو: 😮💨بچه ها..... بســ..... باشه دعوا کنید 💢
چیفویو میره پیش تاکه میچی *
باجی: همش تقصیر تو عه💢
کازو: نه همش تقصیر تو و اون مایکیه💢
مایکی: ● ─ ● همین الان چیفویو بخاطر دعوا تون باهاتون کات کرد😑
باجی: خودم از دلش در میارم 😏
کازوتورا: خودم انجامش میدم 💢
باجی: گمشوووو💢
دراکن: ای بابا 🤬
مایکی: من میرم با اون دوتا بازی کنم
*رفتن به سوی چیفویو و تاکه میچی *
تاکه و چیف هم در حال توپ بازی کردن
مایکی: بشه ها منم میتونم بیام
چیفویو با لبخند: البتهههه
*دعوای کازوتورا و باجی همچنان ادامه دارد*
باجی: توله موووزززز💢💢💢
کازوتورا: راپنزللللللل💢💢💢
باجی: اسکلللل 💢💢💢
کازوتورا: منگگللللل💢💢💢
که در اون لحظه توپ تاکه و چیف می افته تو اب🫠
باجی: من میارمش😏
کازوتورا: برو گمشوووو خودم میارمش💢💢💢
باجی: گمشوووو💢💢💢💢
و کازوتورا و باجی به سمت دریا حمله ور میشن😑*
کازوتورا باجی هل میده *
باجی هم لباسش رو میکشه*
و توی اب با هم دعوا میکنن😑
به خاطر دعوای این دو بزرگوار توپ با موج های ایجاد شده میرسه جلوی پای تاکه میچی 🤣
چیفویو: ب... باجی سااااانننننننن😱
باجی: جانم
چیفویو: باجــــــــــــی ســــــــــــان کــــــــمک😖
باجی: چیه چیشد😨
چیفویو: خرچنگ رو پاااامممهههههه
کازوتورا: یا میله ام 😨
باجی: یا کِش ام😰
تاکه میچی: چیفویو الان بهت کمک میکنممم
باجی: بی فانوسسسسس مگه من مردممممم💢💢💢
مایکی:😑
دراکن: عه چقدر جیغ میزنید💢
باجی: چیفویو تکون نخور😟 😠الان بهت کمک میکنم
کازوتورا: خودم بهش کمک میکنم
.
.
چیفویو: ععععععععــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــع
باجی: یا خدا چیشد😨
چیفویو: پپپپاااااااممممممم😭 پام رو با چنگکش گرفتتتتههههه
باجی: کازوتورا باید بهش کمک کنیم
کازوتورا: یه فکری دارم
.
.
باجی با میله میزنه تو سر خرچنگ و کازوتورا هم خرچنگ رو پرت میکنه تو دریا
چیفویو که هم سرخ شده و اشک تو چشماش جمع شده
چیفویو: هق.... ای.... هق
باجی: چ... چیفویو خیلی درد داره
چیفویو: ی... یکم
چیفویو تا اون موقع سرش پایین بود ولی با دست باجی سرش رو بالا اورد
کازوتورا و باجی اندر ذهن: عععععععع این چرا انقدر کیوت ششششددددهههههعع
مایکی: باجی؟ خون دماغ شدی دوباره؟ 🤣
دراکن: کازوتورا هم خون دماغ شده🤣
میتسویا: هه😄واقعا که
پایان این پارت 🫠
کامنت و لایککک و حماایتتت☺️
چه پارت طولانی شد😑
بگید از کدوم شیپ داستان خوشتون میاد❤
بای بای 💫✨
همه: ایوووولللللل
*جمع کردن وسایل
*پوشیدن لباس ها
*سوار ماشین شدن
*رسیدن به ساحل
(صدای این ها رو در نظر بگیرید)
مایکی: به به چه هوایییی
چیفویو: جججووون چه هوواایییی
همه به جز کازوتورا: وات
باجی: چ... چیفویو اینو از کجا یاد گرفتی
کازوتورا: من یادش دادم
باجی: تو کیساکی خوردیییی💢💢💢💢💢🔪🤬
.
.
.
چیفویو: باجی سان...... ولش... کن 😖
باجی: برگرد ببینم موز بی خاصیت 💢💢💢💢
کازوتورا: به کی میگی به موز خاصیت 💢💢💢💢
باجی: به توی کص......
💢💢💢💢
چیفویو: ب... بسه دیــــــگه😵💫🤕
باجی: الان دهنت رو صاف میکنم 💢
کازوتورا: بیا ببینم چیکار میتونی بکنی💢
چیفویو: 😮💨بچه ها..... بســ..... باشه دعوا کنید 💢
چیفویو میره پیش تاکه میچی *
باجی: همش تقصیر تو عه💢
کازو: نه همش تقصیر تو و اون مایکیه💢
مایکی: ● ─ ● همین الان چیفویو بخاطر دعوا تون باهاتون کات کرد😑
باجی: خودم از دلش در میارم 😏
کازوتورا: خودم انجامش میدم 💢
باجی: گمشوووو💢
دراکن: ای بابا 🤬
مایکی: من میرم با اون دوتا بازی کنم
*رفتن به سوی چیفویو و تاکه میچی *
تاکه و چیف هم در حال توپ بازی کردن
مایکی: بشه ها منم میتونم بیام
چیفویو با لبخند: البتهههه
*دعوای کازوتورا و باجی همچنان ادامه دارد*
باجی: توله موووزززز💢💢💢
کازوتورا: راپنزللللللل💢💢💢
باجی: اسکلللل 💢💢💢
کازوتورا: منگگللللل💢💢💢
که در اون لحظه توپ تاکه و چیف می افته تو اب🫠
باجی: من میارمش😏
کازوتورا: برو گمشوووو خودم میارمش💢💢💢
باجی: گمشوووو💢💢💢💢
و کازوتورا و باجی به سمت دریا حمله ور میشن😑*
کازوتورا باجی هل میده *
باجی هم لباسش رو میکشه*
و توی اب با هم دعوا میکنن😑
به خاطر دعوای این دو بزرگوار توپ با موج های ایجاد شده میرسه جلوی پای تاکه میچی 🤣
چیفویو: ب... باجی سااااانننننننن😱
باجی: جانم
چیفویو: باجــــــــــــی ســــــــــــان کــــــــمک😖
باجی: چیه چیشد😨
چیفویو: خرچنگ رو پاااامممهههههه
کازوتورا: یا میله ام 😨
باجی: یا کِش ام😰
تاکه میچی: چیفویو الان بهت کمک میکنممم
باجی: بی فانوسسسسس مگه من مردممممم💢💢💢
مایکی:😑
دراکن: عه چقدر جیغ میزنید💢
باجی: چیفویو تکون نخور😟 😠الان بهت کمک میکنم
کازوتورا: خودم بهش کمک میکنم
.
.
چیفویو: ععععععععــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــع
باجی: یا خدا چیشد😨
چیفویو: پپپپاااااااممممممم😭 پام رو با چنگکش گرفتتتتههههه
باجی: کازوتورا باید بهش کمک کنیم
کازوتورا: یه فکری دارم
.
.
باجی با میله میزنه تو سر خرچنگ و کازوتورا هم خرچنگ رو پرت میکنه تو دریا
چیفویو که هم سرخ شده و اشک تو چشماش جمع شده
چیفویو: هق.... ای.... هق
باجی: چ... چیفویو خیلی درد داره
چیفویو: ی... یکم
چیفویو تا اون موقع سرش پایین بود ولی با دست باجی سرش رو بالا اورد
کازوتورا و باجی اندر ذهن: عععععععع این چرا انقدر کیوت ششششددددهههههعع
مایکی: باجی؟ خون دماغ شدی دوباره؟ 🤣
دراکن: کازوتورا هم خون دماغ شده🤣
میتسویا: هه😄واقعا که
پایان این پارت 🫠
کامنت و لایککک و حماایتتت☺️
چه پارت طولانی شد😑
بگید از کدوم شیپ داستان خوشتون میاد❤
بای بای 💫✨
۴.۱k
۰۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.