سرنوشت نوشته نشده
پارت 11
جیمین حتی صبر نکرد بفهمم چی شده که پیش خودش کشید و برد تو ی اتاق
ا. ت: جیمین نکنه میخوای پیشت بخوابم
جیمین: ی شبه دیگه بیا یکمی موزیک گوش یدیم بعد بریم بیرون
ا. ت: اوکی
جیمین ی اهنگ بی کلام پخش کرد شروع کرد با من رقصیدن
بعد گوشی رو به تلوزیون تو اتاقش وصل کرد
ا. ت: ترسناککککککککککک
جیمین: جانم بهتر نیست عاشقانه یا موزبکال باسه
ا. ت: اه اه خوشم نمیاد ترسناک تروخدا و قیافمو کیوت کردم
جیمین خندید و فیلم ترسناک گذاشت وقتی داشتیم میدیدیم یهو روحه اومد تو تلوزیون و هر دو دومتر پریدیم بالا
جیمین: یا خدا این چی بود
هر دو خندیدن
ا. ت: ساعت 3 بریم بیرون
جیمین: بریم
وقتی داشتیم بیرون گشت میزیدیم دیدیم که نامی و شوگا و هوپی و ته داخل ی اتاقن و دارن باهم فیلم ترسناک میبینن که من و جیمین یهو ترسوندیمشون
هوپی 3 متر پرید بالا
شوگا: چتونه مرض دارید
جیمین: پاشید پاشید میخوایم بریم بیرون
ا ت: میگم جین و جی کی کو
جیمین:(ی نیشخندی زد)وقت عملیات سریه
اول رفتیم تو حیاط که دیدیم جین و سوا تو بغل هم نشستن و سراشون تو گوشیه
جیمین: چیکار میکنید
جین: یا اوستا خاتون (ادمین: درست نوشتم یا نه) اینجا چیکار می کنید
ته: ما اینجا چیکار میکنیم نه شما اینجا چیکار میکنید
سوا: صبر کن ببینم جی کی و میا کجان
همه با دو سمت اتاق
که صدای اهنگ پلی شده
سوا درو باز کرد
ا. ت: صبر کن اول در بزن
سوا: این وضعیت استراریه
یهو درو باز کردیم که دیدیم به به جی کی و میا در حال رقصیدنن
جی کی میا رو انداخت رو تخت
جی کی: اینجا چیکار می کنید
میا: سوا من چند بار بخاطر در نزدن از شام محروم شدم الان تو باید از شام محروم بشی
همه خندیدن
وخلاصه شب قشنگ و بیاد ماندنی بود و یک رابطه ی جدید با هفتا دوست جدید
یک ماه بعد
☆قرار چه اتفاقاتی در ماه بعدی ییوفتد
جواب این سوال را در پارت بعد میفهمید
حمایت کن کیوتیــــ♡♡
جیمین حتی صبر نکرد بفهمم چی شده که پیش خودش کشید و برد تو ی اتاق
ا. ت: جیمین نکنه میخوای پیشت بخوابم
جیمین: ی شبه دیگه بیا یکمی موزیک گوش یدیم بعد بریم بیرون
ا. ت: اوکی
جیمین ی اهنگ بی کلام پخش کرد شروع کرد با من رقصیدن
بعد گوشی رو به تلوزیون تو اتاقش وصل کرد
ا. ت: ترسناککککککککککک
جیمین: جانم بهتر نیست عاشقانه یا موزبکال باسه
ا. ت: اه اه خوشم نمیاد ترسناک تروخدا و قیافمو کیوت کردم
جیمین خندید و فیلم ترسناک گذاشت وقتی داشتیم میدیدیم یهو روحه اومد تو تلوزیون و هر دو دومتر پریدیم بالا
جیمین: یا خدا این چی بود
هر دو خندیدن
ا. ت: ساعت 3 بریم بیرون
جیمین: بریم
وقتی داشتیم بیرون گشت میزیدیم دیدیم که نامی و شوگا و هوپی و ته داخل ی اتاقن و دارن باهم فیلم ترسناک میبینن که من و جیمین یهو ترسوندیمشون
هوپی 3 متر پرید بالا
شوگا: چتونه مرض دارید
جیمین: پاشید پاشید میخوایم بریم بیرون
ا ت: میگم جین و جی کی کو
جیمین:(ی نیشخندی زد)وقت عملیات سریه
اول رفتیم تو حیاط که دیدیم جین و سوا تو بغل هم نشستن و سراشون تو گوشیه
جیمین: چیکار میکنید
جین: یا اوستا خاتون (ادمین: درست نوشتم یا نه) اینجا چیکار می کنید
ته: ما اینجا چیکار میکنیم نه شما اینجا چیکار میکنید
سوا: صبر کن ببینم جی کی و میا کجان
همه با دو سمت اتاق
که صدای اهنگ پلی شده
سوا درو باز کرد
ا. ت: صبر کن اول در بزن
سوا: این وضعیت استراریه
یهو درو باز کردیم که دیدیم به به جی کی و میا در حال رقصیدنن
جی کی میا رو انداخت رو تخت
جی کی: اینجا چیکار می کنید
میا: سوا من چند بار بخاطر در نزدن از شام محروم شدم الان تو باید از شام محروم بشی
همه خندیدن
وخلاصه شب قشنگ و بیاد ماندنی بود و یک رابطه ی جدید با هفتا دوست جدید
یک ماه بعد
☆قرار چه اتفاقاتی در ماه بعدی ییوفتد
جواب این سوال را در پارت بعد میفهمید
حمایت کن کیوتیــــ♡♡
۵.۷k
۲۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.