گناهکار 💎𝑺𝒆𝒗𝒆𝒏𝒕𝒆𝒆𝒏💎 𝐩𝐚𝐫𝐭𝟓𝟑:
نیکا، چشامو تنگ کردم ولی صورت دیانا رو میدیم، مهشاد،
مهشاد، هوم
او. ون دیانا هست یا دارم خواب میبینم
مهشاد، خودشه،
نیکا،، 😐😐
دیانا، فرار کردم و پریدیم بغل نیکا
نیکا، دستامو محکم دور کمر دیانا حلقه کردم،
دیانا، 😊🥺🥺😢
نیکا، معلوم بود کجا بودی،
دیانا، از بغلش اومدم بیرون، بهت توضیح میدیم، نمیزاری برم خونه
نیکا،، هه، چه حرفی شما خانوم این خونه این،
دیانا، خب بریم پس
ارسلان، سلام
محراب، سلام،
نیکا، سلام، کجا رفتین اصلا دیانا کجا بود
متین،، س. لام،
نیکا، 😠😳😳😳😠😳این اینجا چی میگه، ها رفتم جلوش، حتما دیونه شدی پاتو گذاشتی اینجا ارسلان تو با چه حقی اینو اینجا راه دادی
ارسلان، نیکا برو داخل تعریف میکنم،
نیکا، بزا خودش بگه
متین،، گرمه میخوام برم تو ارسلان،
نیکا،، ت.. عهههههعغ،
متین،، رفتم بالا،
ارسلان، بیان بریم نیکا بیا بهت میگم،
نیکا،، ایششش،
مهشاد، خب بگین،
ارسلان، وایسین، عصمت خانوم یه چایی بیار،
عصمت، بفرمایید، دیدن گفتم
ارسلان،. چیور
عصمت، خب
ارسلان، وایسا ببینم،
متین،، قبل از این اتفاق به عصمت خانوم همه چیزو گفته بودم،
محراب دستت درد نکنه دیگه ما غریبه شدیم،
دیانا، 😊
نیکا،، یکی به من میگه چه خبره
متین،، کنار نیکا، نشستم اره من میگم
نیکا، میشه کنار من نشینی،
متین، نه،
نیکا،، عجببب.بیشعوری هستی،!!!
ارسلان، همه اتفاق های که افتاده بود صحنه سازی هایی که شده بود به نیکا گفتم،
دیانا، اره اینجوری من به دست متین جان الان زنده ام،
نیکا، اعععععععععع، وایسا ااااااا،
محراب، چی هه،
نیکا، اون سیلی که زدی، چی بود
متین،، 😎😎😎😎خب اونو واسه این زدم که همه باور کنن،
دیانا، مگه تو رو زد
نیکا، جوری زد خون از دهنم اومددد،
دیانا، یا خدا من اونجا نبودم شما بزن بزن، میکردین،
مهشاد، بلع،
ارسلان، چایمو خوردم، و بلند شدم،
مهشاد، کجا
ارسلان، برم ماشینمو پس بگیرم،.
محراب، بابا ماشین دم دره خل شدی
ارسلان، اعه،
دیانا، ارههه،
نیکا، وایسین، صورتمو سمت متین کردم بهش نگاه کردم،
متین، 😕😕😕😕
نیکا، ببخشید، یه سیلی محکم خوابوندم زیر گوشش،،
دیانا، اع عععععع،
ارسلان، نیکا اااا،؟؟
محراب، خوب کردی
متین، 😬😦😦😦😦😦😦😦😦😦
نیکا، خب
متین،، صورتمو اوردم بالا چرا اینجوری کردی،
نیکا، مساوی شدیم یک یک،
محراب، 😅😅😅😅😅
ارسلان، خدا بهتون صبر بده
دیانا، این بیشتر طلافی بود،
متین،.....
نیکا، الان درست شد، بلند شدم و رفتم تو اتاقم،
ارسلان، میخواستم بشینم، که
دیانا، اع
عصمت، اقااا😵😵😵😵😵
حمایت کنیننننننننننن، دو تا پارت گذاشتمااااااااااااا، کامنت گذاشته شوند، خ........
مهشاد، هوم
او. ون دیانا هست یا دارم خواب میبینم
مهشاد، خودشه،
نیکا،، 😐😐
دیانا، فرار کردم و پریدیم بغل نیکا
نیکا، دستامو محکم دور کمر دیانا حلقه کردم،
دیانا، 😊🥺🥺😢
نیکا، معلوم بود کجا بودی،
دیانا، از بغلش اومدم بیرون، بهت توضیح میدیم، نمیزاری برم خونه
نیکا،، هه، چه حرفی شما خانوم این خونه این،
دیانا، خب بریم پس
ارسلان، سلام
محراب، سلام،
نیکا، سلام، کجا رفتین اصلا دیانا کجا بود
متین،، س. لام،
نیکا، 😠😳😳😳😠😳این اینجا چی میگه، ها رفتم جلوش، حتما دیونه شدی پاتو گذاشتی اینجا ارسلان تو با چه حقی اینو اینجا راه دادی
ارسلان، نیکا برو داخل تعریف میکنم،
نیکا، بزا خودش بگه
متین،، گرمه میخوام برم تو ارسلان،
نیکا،، ت.. عهههههعغ،
متین،، رفتم بالا،
ارسلان، بیان بریم نیکا بیا بهت میگم،
نیکا،، ایششش،
مهشاد، خب بگین،
ارسلان، وایسین، عصمت خانوم یه چایی بیار،
عصمت، بفرمایید، دیدن گفتم
ارسلان،. چیور
عصمت، خب
ارسلان، وایسا ببینم،
متین،، قبل از این اتفاق به عصمت خانوم همه چیزو گفته بودم،
محراب دستت درد نکنه دیگه ما غریبه شدیم،
دیانا، 😊
نیکا،، یکی به من میگه چه خبره
متین،، کنار نیکا، نشستم اره من میگم
نیکا، میشه کنار من نشینی،
متین، نه،
نیکا،، عجببب.بیشعوری هستی،!!!
ارسلان، همه اتفاق های که افتاده بود صحنه سازی هایی که شده بود به نیکا گفتم،
دیانا، اره اینجوری من به دست متین جان الان زنده ام،
نیکا، اعععععععععع، وایسا ااااااا،
محراب، چی هه،
نیکا، اون سیلی که زدی، چی بود
متین،، 😎😎😎😎خب اونو واسه این زدم که همه باور کنن،
دیانا، مگه تو رو زد
نیکا، جوری زد خون از دهنم اومددد،
دیانا، یا خدا من اونجا نبودم شما بزن بزن، میکردین،
مهشاد، بلع،
ارسلان، چایمو خوردم، و بلند شدم،
مهشاد، کجا
ارسلان، برم ماشینمو پس بگیرم،.
محراب، بابا ماشین دم دره خل شدی
ارسلان، اعه،
دیانا، ارههه،
نیکا، وایسین، صورتمو سمت متین کردم بهش نگاه کردم،
متین، 😕😕😕😕
نیکا، ببخشید، یه سیلی محکم خوابوندم زیر گوشش،،
دیانا، اع عععععع،
ارسلان، نیکا اااا،؟؟
محراب، خوب کردی
متین، 😬😦😦😦😦😦😦😦😦😦
نیکا، خب
متین،، صورتمو اوردم بالا چرا اینجوری کردی،
نیکا، مساوی شدیم یک یک،
محراب، 😅😅😅😅😅
ارسلان، خدا بهتون صبر بده
دیانا، این بیشتر طلافی بود،
متین،.....
نیکا، الان درست شد، بلند شدم و رفتم تو اتاقم،
ارسلان، میخواستم بشینم، که
دیانا، اع
عصمت، اقااا😵😵😵😵😵
حمایت کنیننننننننننن، دو تا پارت گذاشتمااااااااااااا، کامنت گذاشته شوند، خ........
۸۸.۷k
۱۶ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۰۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.