فیک『شیطان』
فیک『شیطان』
پارت ۱۰
رفتیم به سمت فروشگاه بزرگ
داشتیم می رسیدیم که پرسیدم
مکالمه بین بادیگارد& و ا.ت +
+ خانواده داری؟
&بله
+ خب یکم دربارشون بگو
& خب یه همسر دارم اسمش مایا هست و یه دختر دارم اسمش گیونگ هست
+ دخترت چند سالشه
& ۶ سالشه
+ بعد از فروشگاه برو به سمت خونت می خوام دخترت رو ببینم
& چشم ولی لطفا به دخترم صدمه نزنید
ویو ا.ت
بادیگارد ترسیده بود که به دخترش صدمه بزنم
ولی من فقط می خوام ببینمش و یه کاری انجام بدم
+ من که نگفتم می خوام بهش صدمه بزنم ولی باش
& ممنون
ویو ا.ت رسیدیم و رفتم کلی خرت و پرت خریدم و گفتم بادیگارد بره و بزاره تو صندوق بعد از رفتنش رفتم و کلی خوراکی دخترونه خریدم و پول همرو حساب کردم و اوردم گذاشتم بغلم و گفتم راه بیوفته رفتیم گفت
& رسیدیم خانم.
+ باش
ویو ا.ت پیاده شدم و رفتم داخل در زدم یه دختر کوچولو و کیوت در رو باز کرد یه خانم پرسید کیه دخترم
علامت دختره که اسمش گیونگ هست @
@ مامان یه خانوم
! بفرمایید داخل
رفتم نشستم و گفتم
+ من ا.ت هستم
! خوشبختم
که یهو بادیگارد اومد گیونگ کوچولو پرید بغل پدرش
و.....( خودتون بدونید دیگه حال ندارم تایپ کنم )
جلوی گیونگ زانو زدم و دستاش رو گرفتم و گفتم قراره بابات یک هفته پیشت بمونه
@ واقعا راست میگی؟
+ اره تازه قراره ببرتت شهر بازی
@ اخ جون
+ 💗 خوراکی دوست داری؟
@ اره مخصوصا لواشک
+ منم عاشق لواشکم
با هم خندیدیم
و به بادیگارد گفتم که بره خوراکی هایی که بغل صندلیم بود رو بیاره
+ بیا همش مال خودته
@ وایی ملسی ممنون💗
+ خواهش می کنم
........
خب اینم از این اگه بتونم پارت ۱۱ رو هم میزارم بای کیوتای من
پارت ۱۰
رفتیم به سمت فروشگاه بزرگ
داشتیم می رسیدیم که پرسیدم
مکالمه بین بادیگارد& و ا.ت +
+ خانواده داری؟
&بله
+ خب یکم دربارشون بگو
& خب یه همسر دارم اسمش مایا هست و یه دختر دارم اسمش گیونگ هست
+ دخترت چند سالشه
& ۶ سالشه
+ بعد از فروشگاه برو به سمت خونت می خوام دخترت رو ببینم
& چشم ولی لطفا به دخترم صدمه نزنید
ویو ا.ت
بادیگارد ترسیده بود که به دخترش صدمه بزنم
ولی من فقط می خوام ببینمش و یه کاری انجام بدم
+ من که نگفتم می خوام بهش صدمه بزنم ولی باش
& ممنون
ویو ا.ت رسیدیم و رفتم کلی خرت و پرت خریدم و گفتم بادیگارد بره و بزاره تو صندوق بعد از رفتنش رفتم و کلی خوراکی دخترونه خریدم و پول همرو حساب کردم و اوردم گذاشتم بغلم و گفتم راه بیوفته رفتیم گفت
& رسیدیم خانم.
+ باش
ویو ا.ت پیاده شدم و رفتم داخل در زدم یه دختر کوچولو و کیوت در رو باز کرد یه خانم پرسید کیه دخترم
علامت دختره که اسمش گیونگ هست @
@ مامان یه خانوم
! بفرمایید داخل
رفتم نشستم و گفتم
+ من ا.ت هستم
! خوشبختم
که یهو بادیگارد اومد گیونگ کوچولو پرید بغل پدرش
و.....( خودتون بدونید دیگه حال ندارم تایپ کنم )
جلوی گیونگ زانو زدم و دستاش رو گرفتم و گفتم قراره بابات یک هفته پیشت بمونه
@ واقعا راست میگی؟
+ اره تازه قراره ببرتت شهر بازی
@ اخ جون
+ 💗 خوراکی دوست داری؟
@ اره مخصوصا لواشک
+ منم عاشق لواشکم
با هم خندیدیم
و به بادیگارد گفتم که بره خوراکی هایی که بغل صندلیم بود رو بیاره
+ بیا همش مال خودته
@ وایی ملسی ممنون💗
+ خواهش می کنم
........
خب اینم از این اگه بتونم پارت ۱۱ رو هم میزارم بای کیوتای من
۷.۳k
۲۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.