پارت ۶ (پل سرنوشت)
و برد وایی ها لی نو سلام
لی نو +
سلام لیا ام ی چیزی بیا بریم این جا
لیا #چ
چرا کجا (دستم رو گرفت وای عاشقشم)
😳لی نو چرا اومدیم این جا ها
لی نو +
آ من میرم الان میام همین جا صبر کن
باشه 😃😄😁
لیا #
باشه برو....... (وایساده بودم که یکی آمد اینجا) هی تو چیکار با من داری ها ها ها
آن مردک =
تو لباس خیلی کوتاهی پوشیدی بیا
با من بدنت عالی 🤤🥴
لیا #
ها نه نه نه (دستم رو بزورداشت میگرفت) نکن ولم کن 😭😱😰😡🤬
لی نو +
هی ولش کن هی چ کس دست بهش نمی
تونه بهش دست بزنه جوز من😎😎😎
آن مردک =
تو کی هستی ها فصقلی جوجه😆😡 لیا #
دیدم که لی نو.... مر درو زد ها اون واقعا قوي وایییی........ 😳🥴🥴🥴🤭🤭
لی نو +
تو خوبی آره لیا 😲😲😲
لیا #
اره من خوبم ممنون 🙂☺️.... (تمام شد پارتی).... لی نو من (من لپسش رو بوس کردم) و بعد دویدم و رفتم هتل
لی نو +
ها...... 😳😳😲🤭(من واقعا نمی دونستم چیکار بکنم)
لیا #
وایییییی ☺️☺️🤭🤭واقعا عاشقشم
فردا صبح بیدارشدم و صبحانه بخرورم
و خواستم برم بیرون ی پیزن آبی وگل سفید پوشیدم و از در رفتم (اسلاید بد)
صاحل 😱...... داشتم راه میرفتم که
یکی اومد نزدیکم اا
لی نو +
سلام لیا ام ی چیزی بیا بریم این جا
لیا #چ
چرا کجا (دستم رو گرفت وای عاشقشم)
😳لی نو چرا اومدیم این جا ها
لی نو +
آ من میرم الان میام همین جا صبر کن
باشه 😃😄😁
لیا #
باشه برو....... (وایساده بودم که یکی آمد اینجا) هی تو چیکار با من داری ها ها ها
آن مردک =
تو لباس خیلی کوتاهی پوشیدی بیا
با من بدنت عالی 🤤🥴
لیا #
ها نه نه نه (دستم رو بزورداشت میگرفت) نکن ولم کن 😭😱😰😡🤬
لی نو +
هی ولش کن هی چ کس دست بهش نمی
تونه بهش دست بزنه جوز من😎😎😎
آن مردک =
تو کی هستی ها فصقلی جوجه😆😡 لیا #
دیدم که لی نو.... مر درو زد ها اون واقعا قوي وایییی........ 😳🥴🥴🥴🤭🤭
لی نو +
تو خوبی آره لیا 😲😲😲
لیا #
اره من خوبم ممنون 🙂☺️.... (تمام شد پارتی).... لی نو من (من لپسش رو بوس کردم) و بعد دویدم و رفتم هتل
لی نو +
ها...... 😳😳😲🤭(من واقعا نمی دونستم چیکار بکنم)
لیا #
وایییییی ☺️☺️🤭🤭واقعا عاشقشم
فردا صبح بیدارشدم و صبحانه بخرورم
و خواستم برم بیرون ی پیزن آبی وگل سفید پوشیدم و از در رفتم (اسلاید بد)
صاحل 😱...... داشتم راه میرفتم که
یکی اومد نزدیکم اا
۲.۵k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.