کوک و ات پارت ۲
کوک و ات پارت ۲
من تقریبا رسیدم به شهر کره ولی خعلی تنها بودم و هیچ کس رو نداشتم ناراحتم که تو ایران مادرم رو تنها گذاشتم ولی خواهرم حتما ازش مراقبت میکنه یکم پول تو جیبی داشتم و رفتم هتل تا یه اتاق رزرو کنم من دلم برای اون پسر مهربون جونگکوک واقعا تنگ شده بود امیدوارم حالش خوب باشه متوجه شدم گوشی
داره زنگ میخوره وقتی از جیبم گوشیم رو درآوردم
دیدم که جونگکوک داره زنگ میزنه گفت که کجایی امشب هم بارون میاد چرا نیومدی بیرون ات حالت خوبه من کمی سکوت کردم و گفتم من از ایران به کشور دیگه ای سفر کردم
جونگکوک با تعجب گفت چیی؟ کجا؟
همون لحظه صاحب هتل که کلید رو بهم داد گفت اینجا بهترین هتل در کره هست لذت ببرید جونگکوک سریع گفت دارم میام و قط کرد کمی اضطراب داشتم پس مثل همیشه رفتم تا زیر بارون قدم بزنم و امشب هم از بد شانسی به کسی برخورد کردم ...
اگر دوست داری پارت بعدی رو ببینی لایک و کامنت کیوتم🥰
دنبال هم کنی میتونی هر وقت آپلود کردم بخونی
من تقریبا رسیدم به شهر کره ولی خعلی تنها بودم و هیچ کس رو نداشتم ناراحتم که تو ایران مادرم رو تنها گذاشتم ولی خواهرم حتما ازش مراقبت میکنه یکم پول تو جیبی داشتم و رفتم هتل تا یه اتاق رزرو کنم من دلم برای اون پسر مهربون جونگکوک واقعا تنگ شده بود امیدوارم حالش خوب باشه متوجه شدم گوشی
داره زنگ میخوره وقتی از جیبم گوشیم رو درآوردم
دیدم که جونگکوک داره زنگ میزنه گفت که کجایی امشب هم بارون میاد چرا نیومدی بیرون ات حالت خوبه من کمی سکوت کردم و گفتم من از ایران به کشور دیگه ای سفر کردم
جونگکوک با تعجب گفت چیی؟ کجا؟
همون لحظه صاحب هتل که کلید رو بهم داد گفت اینجا بهترین هتل در کره هست لذت ببرید جونگکوک سریع گفت دارم میام و قط کرد کمی اضطراب داشتم پس مثل همیشه رفتم تا زیر بارون قدم بزنم و امشب هم از بد شانسی به کسی برخورد کردم ...
اگر دوست داری پارت بعدی رو ببینی لایک و کامنت کیوتم🥰
دنبال هم کنی میتونی هر وقت آپلود کردم بخونی
۴.۳k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.