تک پارتی جیمین درخواستی 🍻🤌
وقتی تو کنسرت ازت خواستگاری میکنه 💍🎶
جیمین ویو
سلاممممم خوبین موچی های من بچه ها امروز یه روزه متفاوته من دارم زیادی حرف میزنم بریم ببنیم چی در انتظاره🧸
ا/ت ویو
سلام بچه ها یه خبر خوش امروز بعد مدت‌ها
میخوام برم کنسرت جیمین خیلی ذوق دارم
(بایدم ذوق داشته باشی چون امروز یه روزه متفاوته)
خب میخوام لباس با طرح جیمین بزنم منظورم
اینکه عکس های لا جیمین (۴۰ دقیقه شروع به کنسرت )
وای فقط ۴۰ دقیقه مونده .
رفتم بیلیطم رو دادم رفتم تو دیدم هنوز کسی
نیومده آها راستی اینو بهتون نگفتم من اولین
صندلی جلو میشینم خیلی خوشحالم......
ساعت ۶ غروب بود همه اومده بودن دیدم کنسرت شروع شد ........
جیمین ویو
لباسامو پوشیدم میکاپ رو هم بقیه انجام دادن
و رفتم بیرون اون بالا بالا هارو نگاه کردم دیدم ا
ات نیس یهو چشم اوفتاد به ات که جلو جلو
نشسته بود یه چشمک عمیقی براش رفتم بعد
اهنگ پلی شد آتیش بازی ها هم شروع شد ....
ا/ت ویو
دیدم که جیمین وارد شد نمیدونم داشت دنباله
چی می‌گشت ولی یهو چشمش اوفتاد به من که
یه شچمک عمیقی زد بهم منم دل تو دلم آب شد
بعد اهنگ پلی شد و اهنگ رو خوند
جیمین ویو
اون حلقه رو با خودم آوردم عا عا آها اینجاست
اون حلقه رو تو دستم نگه داشتم و ا/ت رو صدا
زدم و گفتم بیاد اینجا
ا/ت ویو
چشمامو بسته بودم و داشتم لذت میبردم که یه
صدایی شنیدم که اسم ات رو صدا زد گفتم
حتمن اومد تو گوشم دوباره اون صدا رو شنیدم
چشمامو باز کردم دیدم جیمین داره نگام میکنه
با دستاش اشاره کرد که برم رو صحنه و آرمیا هم
هولم دادم که برم رفتم رو صحنه که....
جیمین ویو
دیدم چشماشو باز نکرد دوباره صداش زدم باز کرد
با دستام بهش اشاره کردم که بیاد رو صحنه از
قیافش معلوم بو که ترسیده بود آرمی ها هولش
دادن اومد رو صحنه من سری نشستم و بهش گفتم....
جیمین:با من ازدواج میکنی .
ا/ت: آر........ه.........ا....ر......ه....*گریه کردن*
جیمین:گریه نکن ببین آرمی چقدر خوشحالن بیا بریم دیگه
ات:ا......خ...ه...م...ن....با....ور....م. .....نم...ی..ش..ه....*با گریه*
جیمین :بدو بیا بری
رفتیم بیرون از صحنه و سواره ماشینم کردم و رفتیم خونه
پایان
.
.
.
.
.
.
.
اینم از این فیک امروزمون امید وارم خوشتون اومده باشه
.
.
.
.
فالو کن قند عسلم🍯🫀
جیمین ویو
سلاممممم خوبین موچی های من بچه ها امروز یه روزه متفاوته من دارم زیادی حرف میزنم بریم ببنیم چی در انتظاره🧸
ا/ت ویو
سلام بچه ها یه خبر خوش امروز بعد مدت‌ها
میخوام برم کنسرت جیمین خیلی ذوق دارم
(بایدم ذوق داشته باشی چون امروز یه روزه متفاوته)
خب میخوام لباس با طرح جیمین بزنم منظورم
اینکه عکس های لا جیمین (۴۰ دقیقه شروع به کنسرت )
وای فقط ۴۰ دقیقه مونده .
رفتم بیلیطم رو دادم رفتم تو دیدم هنوز کسی
نیومده آها راستی اینو بهتون نگفتم من اولین
صندلی جلو میشینم خیلی خوشحالم......
ساعت ۶ غروب بود همه اومده بودن دیدم کنسرت شروع شد ........
جیمین ویو
لباسامو پوشیدم میکاپ رو هم بقیه انجام دادن
و رفتم بیرون اون بالا بالا هارو نگاه کردم دیدم ا
ات نیس یهو چشم اوفتاد به ات که جلو جلو
نشسته بود یه چشمک عمیقی براش رفتم بعد
اهنگ پلی شد آتیش بازی ها هم شروع شد ....
ا/ت ویو
دیدم که جیمین وارد شد نمیدونم داشت دنباله
چی می‌گشت ولی یهو چشمش اوفتاد به من که
یه شچمک عمیقی زد بهم منم دل تو دلم آب شد
بعد اهنگ پلی شد و اهنگ رو خوند
جیمین ویو
اون حلقه رو با خودم آوردم عا عا آها اینجاست
اون حلقه رو تو دستم نگه داشتم و ا/ت رو صدا
زدم و گفتم بیاد اینجا
ا/ت ویو
چشمامو بسته بودم و داشتم لذت میبردم که یه
صدایی شنیدم که اسم ات رو صدا زد گفتم
حتمن اومد تو گوشم دوباره اون صدا رو شنیدم
چشمامو باز کردم دیدم جیمین داره نگام میکنه
با دستاش اشاره کرد که برم رو صحنه و آرمیا هم
هولم دادم که برم رفتم رو صحنه که....
جیمین ویو
دیدم چشماشو باز نکرد دوباره صداش زدم باز کرد
با دستام بهش اشاره کردم که بیاد رو صحنه از
قیافش معلوم بو که ترسیده بود آرمی ها هولش
دادن اومد رو صحنه من سری نشستم و بهش گفتم....
جیمین:با من ازدواج میکنی .
ا/ت: آر........ه.........ا....ر......ه....*گریه کردن*
جیمین:گریه نکن ببین آرمی چقدر خوشحالن بیا بریم دیگه
ات:ا......خ...ه...م...ن....با....ور....م. .....نم...ی..ش..ه....*با گریه*
جیمین :بدو بیا بری
رفتیم بیرون از صحنه و سواره ماشینم کردم و رفتیم خونه
پایان
.
.
.
.
.
.
.
اینم از این فیک امروزمون امید وارم خوشتون اومده باشه
.
.
.
.
فالو کن قند عسلم🍯🫀
۷.۶k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.