《رمان : اشتباه 》
《رمان : اشتباه 》
《 پارت : ۲ 》
چیکا : 😭😭😭
ساکورا : 😭😭😭
چیکا : دیگ زار زار بسته بریم 😭
ساکورا : کجا ؟
چیکا : بازار 😐 دانشگاه دیه اصکل "-"
ساکورا : "-" بریم
ماکلا ۳ d هستیم "-"
رفتین سر کلاس
درو ک باز کردیم
چیکا و ساکورا باهم : وای نه😭😭 اینبچهچاپلوس های کلاس چرا ما هر جا میریم اینا هم میان ؟ 😭😭
ساکورا : خدا صبرمون بده"-"
چیکا : 😭😭
ساکورا : بیا بشینیم چیکا 😑
چیکا : اومدم 😭
چیکا داشت میومد ک یکی از چاپلوس ها بهش زیر پایی داد
اسم چاپلوس های کلاس"-"
میسا "-"
شوجیما "-"
بقیه بچه ها چاپلوس به حساب نمیان "-"
شوجیما : اوه اوه افتادی زمین 🤣🤣
ساکورا : کوفت۰-۰ کجاش خنده دار بود ؟
میسا : --_-- خیلیم خنده دار 🤣🤣🤣
ساکورا : چیکابلند شو --___--
چیکا بلند شدن"-"
نشستیم پیش هم
ساکورا : بهشون اهمیت نده خنده هاشون بدرد خودشون میخوره -_-
چیکا : مشکل اینجاس تو عم بخاطر من داری اذیت میشی 💘
ساکورا : کوفت "-" دیگ این زر رو نزن "-"
معلم اومد تو کلاس
معلم : سلام چطورین ^^ به دانشگا خوش اومدین دانشجو های تازه کار 🥳
همه کلاس : ممنون^^
معلم : ^^ خوب....
کلاس تموم شد و زنگ تفریح *^*
ساکورا : چیکا غذا آوردی دیه ؟
چیکا : عامممم آره ولی خیلی نیس "-"
ساکورا : خوبه "-" بریم بیرون
تو راهرو :
چندتا دختر داشتیم ک به پسرای خوشتیپ چسبیده بودن"-"
چندتا پسر داشتیم ک داشتن با عشقشون اعتراف میکردن"-"
چند نفرم ک مث ما تازه وارد بودن داشتن به اطراف نیگا میکردن 😐
ساکورا پاش لیز خورد از پله ها پرت شد "-"
و یه پسر خوشتیپ به نام مایکل جکسون"-" شوخیکردم یکی از پسرای جذاب مدرسه بش کمک کرد "-"
ادامه در پارت بعدی.....
نویسنده : بنده حقیر 😐
کپی = ....به چوخ رفتن
"-" پخخخ "-" بترسید بلرزید "-"
《 پارت : ۲ 》
چیکا : 😭😭😭
ساکورا : 😭😭😭
چیکا : دیگ زار زار بسته بریم 😭
ساکورا : کجا ؟
چیکا : بازار 😐 دانشگاه دیه اصکل "-"
ساکورا : "-" بریم
ماکلا ۳ d هستیم "-"
رفتین سر کلاس
درو ک باز کردیم
چیکا و ساکورا باهم : وای نه😭😭 اینبچهچاپلوس های کلاس چرا ما هر جا میریم اینا هم میان ؟ 😭😭
ساکورا : خدا صبرمون بده"-"
چیکا : 😭😭
ساکورا : بیا بشینیم چیکا 😑
چیکا : اومدم 😭
چیکا داشت میومد ک یکی از چاپلوس ها بهش زیر پایی داد
اسم چاپلوس های کلاس"-"
میسا "-"
شوجیما "-"
بقیه بچه ها چاپلوس به حساب نمیان "-"
شوجیما : اوه اوه افتادی زمین 🤣🤣
ساکورا : کوفت۰-۰ کجاش خنده دار بود ؟
میسا : --_-- خیلیم خنده دار 🤣🤣🤣
ساکورا : چیکابلند شو --___--
چیکا بلند شدن"-"
نشستیم پیش هم
ساکورا : بهشون اهمیت نده خنده هاشون بدرد خودشون میخوره -_-
چیکا : مشکل اینجاس تو عم بخاطر من داری اذیت میشی 💘
ساکورا : کوفت "-" دیگ این زر رو نزن "-"
معلم اومد تو کلاس
معلم : سلام چطورین ^^ به دانشگا خوش اومدین دانشجو های تازه کار 🥳
همه کلاس : ممنون^^
معلم : ^^ خوب....
کلاس تموم شد و زنگ تفریح *^*
ساکورا : چیکا غذا آوردی دیه ؟
چیکا : عامممم آره ولی خیلی نیس "-"
ساکورا : خوبه "-" بریم بیرون
تو راهرو :
چندتا دختر داشتیم ک به پسرای خوشتیپ چسبیده بودن"-"
چندتا پسر داشتیم ک داشتن با عشقشون اعتراف میکردن"-"
چند نفرم ک مث ما تازه وارد بودن داشتن به اطراف نیگا میکردن 😐
ساکورا پاش لیز خورد از پله ها پرت شد "-"
و یه پسر خوشتیپ به نام مایکل جکسون"-" شوخیکردم یکی از پسرای جذاب مدرسه بش کمک کرد "-"
ادامه در پارت بعدی.....
نویسنده : بنده حقیر 😐
کپی = ....به چوخ رفتن
"-" پخخخ "-" بترسید بلرزید "-"
۱۷.۴k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.