با صدای مزخرف آلارم از خواب بیدار شد و با چهره ی اخموی کو

با صدای مزخرف آلارم از خواب بیدار شد و با چهره ی اخموی کوک مواجه شد که ناگهان از جا پرید
_هی د..دیشب چه اتفاقی افتاد ؟
هیا خندید یکم اذیتش می کرده عیبی نداشت نه؟
_تو خیلی بد شدی و منو..
_هی صبر کن وای
بلند شد و دستاش رو به صورتش گرفت
صدای خنده ی هیا به گوشش رسید
_هی تو؟
_شوخی کردم تو فقط از حال رفتی
عصبی خندید و سرش رو به دو طرف تکون داد
دیگه هرگز نباید مست می کرد حداقل نه جلوی هیا
کمی از حرفهاش حالا به خاطرش اومد و خوب شد که قبل اینکه اشاره ای به اون تصمیم کنه از حال رفته بود
_دیگه نذار مست کنم
هیا خندید و به سمت در رفت
_اوم باشه نینی
...
#بی تی اس