part²
part²
تَه:رفته بودم بیرون داشتم قدم میزدم یهویی اومد و بهم حمله کرد مشت زد ولی خوب منم جلوشو گرفتم "خنده"
کوک:چرا انقدر راحت میخندی اون عوضی خیلی داره زیاده روی میکنه
تهیونگ:یاااا هیونگ زیاد مهم نیست
کوک:لطفا بیشتر مراقب خودت باش
تهیونگ:باشه
ویو تهیونگ
کوک رو گرفتم بغلم و موهاش رو نوازش کردم
ویو کوک
تهیونگ گرفتم بغل و موهام رو نوازش کرد حس امنیت داشتم
تهیونگ:خوابت نمیاد؟
کوک:چرا بریم بخوابیم
تهیونگ:باشه بریم
ویو تهیونگ
کوک رو گرفتم بغلم و آروم بردمش و گذاشتمش روی تخت و پتو رو کشیدم روش
ویو کوک
گرفتم بغل من رو برد و گذاشت رو تخت
کوک:تو نمیایی؟
تهیونگ:نه من فعلا خوابم نمیبره
کوک:باشه
ویو تهیونگ
بوسه ای روی پیشونیش گذاشتم و رفتم بیرون و چراغ رو خاموش کردم تصمیم گرفتم برم بیرون کتم رو برداشتم و رفتم بیرون بعد چند دقیقه صدای پیامک گوشیم اومد رفتم پیام رو باز کردم که دیدم....
*بزارم یا که خیر؟"
تَه:رفته بودم بیرون داشتم قدم میزدم یهویی اومد و بهم حمله کرد مشت زد ولی خوب منم جلوشو گرفتم "خنده"
کوک:چرا انقدر راحت میخندی اون عوضی خیلی داره زیاده روی میکنه
تهیونگ:یاااا هیونگ زیاد مهم نیست
کوک:لطفا بیشتر مراقب خودت باش
تهیونگ:باشه
ویو تهیونگ
کوک رو گرفتم بغلم و موهاش رو نوازش کردم
ویو کوک
تهیونگ گرفتم بغل و موهام رو نوازش کرد حس امنیت داشتم
تهیونگ:خوابت نمیاد؟
کوک:چرا بریم بخوابیم
تهیونگ:باشه بریم
ویو تهیونگ
کوک رو گرفتم بغلم و آروم بردمش و گذاشتمش روی تخت و پتو رو کشیدم روش
ویو کوک
گرفتم بغل من رو برد و گذاشت رو تخت
کوک:تو نمیایی؟
تهیونگ:نه من فعلا خوابم نمیبره
کوک:باشه
ویو تهیونگ
بوسه ای روی پیشونیش گذاشتم و رفتم بیرون و چراغ رو خاموش کردم تصمیم گرفتم برم بیرون کتم رو برداشتم و رفتم بیرون بعد چند دقیقه صدای پیامک گوشیم اومد رفتم پیام رو باز کردم که دیدم....
*بزارم یا که خیر؟"
۱۶.۰k
۱۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.