سناریو(درخواستی)
#سناریو
#درخواستی
#استری_کیدز
&وقتی به عنوان خواهر ۱۳ سالشون از دستشون فرار میکنی اعضا مافیان..
Bang Chan:قطعا پیدات میکنه درسته برادرته ولی فراموش نکن مافیا هم هست!
Changbin:به گوشیت چی پی اس وصل کرده حالا هر چقد میخوای فرار کن:))
Han:نگرانت میشه و این نگرانی تا زمانی ادامه پیدا میکنه که پیدات کنه و موقعی که پیدات کرد دیگه از نگرانیش اثری پیدا نمیشه!
Lee know:همینطور که دندوناشو از عصبانیت و نگرانی به هم میفشرد رو به بادیگاردت با صدای دیپش غرید که اگه تا پنج دقیقه آینده پیدات نکنه آتیشش میزنه!
Felix:ا.ت امیدوارم یجوری قایم شده باشی که چند روزی طول بکشه پیدات کنم و الا که اگه تا شب پیدات کنم خودم از زمین گم و گورت میکنم!
Hyunjin:ایشون ثانیه ای نمیگذره که پیدات میکنه و همینطور که به جسم ترسیده تو خیره بود با آرامشی که برات فاتحه مانند میومد لب زد:فک کنم دلتنگ رد رووم شدی کوچولو!
Seungmin:چه غلطا کوچولو،زیادی برات رو نشون دادم نه؟من بلاخره هر گوری باشی پیدات میکنم!*پوزخند و عصبی*
Jeongin:تا ثانیه های آینده راحت بخند ا.ت چون اگه پیدات کنه دیگه از بچه نون خبری نیست!
#درخواستی
#استری_کیدز
&وقتی به عنوان خواهر ۱۳ سالشون از دستشون فرار میکنی اعضا مافیان..
Bang Chan:قطعا پیدات میکنه درسته برادرته ولی فراموش نکن مافیا هم هست!
Changbin:به گوشیت چی پی اس وصل کرده حالا هر چقد میخوای فرار کن:))
Han:نگرانت میشه و این نگرانی تا زمانی ادامه پیدا میکنه که پیدات کنه و موقعی که پیدات کرد دیگه از نگرانیش اثری پیدا نمیشه!
Lee know:همینطور که دندوناشو از عصبانیت و نگرانی به هم میفشرد رو به بادیگاردت با صدای دیپش غرید که اگه تا پنج دقیقه آینده پیدات نکنه آتیشش میزنه!
Felix:ا.ت امیدوارم یجوری قایم شده باشی که چند روزی طول بکشه پیدات کنم و الا که اگه تا شب پیدات کنم خودم از زمین گم و گورت میکنم!
Hyunjin:ایشون ثانیه ای نمیگذره که پیدات میکنه و همینطور که به جسم ترسیده تو خیره بود با آرامشی که برات فاتحه مانند میومد لب زد:فک کنم دلتنگ رد رووم شدی کوچولو!
Seungmin:چه غلطا کوچولو،زیادی برات رو نشون دادم نه؟من بلاخره هر گوری باشی پیدات میکنم!*پوزخند و عصبی*
Jeongin:تا ثانیه های آینده راحت بخند ا.ت چون اگه پیدات کنه دیگه از بچه نون خبری نیست!
۲۱.۹k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.