ماه روشن من پارت 18
از زبون جیمین
هلیا رفت اشپز خونه دیدم صدای جیغ و اخ امد صدای هلیا بود بدو بدو رفتم سمتش
-بیبی چی شده چرا از پات و رگ دستت خون میره دیدم هلیا بیهوشه سریع لباس پوشیدم و حرکت کردم به نزدیک ترین بیمارستان به ته و کوک زنگ زدم انقدر گریه کرده بودم که چشمام پف کرده بود قرمز شده بود دیدم دکتر امد دوییدم سمتش جوری که داشتم میوفتادم و پسرا منو گرفتن
دکتر :خداروشکر سالمه مثل اینکه یه شیشه شکسته و هم تو پاشون و هم رگشون رو بریده بوده خدارو شکر روی رگشون اسیب ندیده بعد اینکه بهوش امد میتونید ببریدش
-خیلی ممنون دکتر(با صدای گرفته و بغض)
-میتونم ببینمش
دکتر:بله بفرمایید
پسرا موندن من رفتم تو
-هلیا اگه تو میرفتی کن چیکار من بدون تو میمردم درسته 15 سال ازت بزرگترم ولی تو کل زندگیمی
دیدم کم کم داره چشماشو باز میکنه
-بیبی من بمیرم برات ددی رو نگاه کن
+ددی(با صدای گرفته و بی حال)
-جونم
+دوست دارم
-منم دوست دارم رفتیم خونه بگو که چی شده
+باش بریم من میخوام با تو بخوابم نه تنهایی
-باش قربونت
رفتم برگه های مرخصی بیبیم رو امضا کردم
به پسرا گفتم برن رفتن منم هلیا رو براید استایل بغل کردم بردم تو ماشین
رفتن خونهه
+جیمین بیا برات بگم
-بگو بیبیم
+اون دختره هست خدمت کاره اسمش میسوعه اون عاشقته اون امد یه لیوان رو شکست بعد من رفتم روشون از پشت بغلم کرد یه تیکه شیشه رو رگ دستم کشید بیهوش شدم بعد دیگه نفهمیدم
-احمق بیشعور وقتی کشتمش میفهمه زن من چقدر یا ارزشه( با عصبانیت و داد)
-میسوووووووووو(داد)
میسو رو با این* نشون میدم
*بله اقا
-عوضی بی شرف
از زبون هلیا
یهو دیدم جیمین.....
پارت بعد رو هم میزارم بیبی هام ✨♥
حمایت یادتون نره کامنت و لایک بزارید 👸🏻🪄♥
هلیا رفت اشپز خونه دیدم صدای جیغ و اخ امد صدای هلیا بود بدو بدو رفتم سمتش
-بیبی چی شده چرا از پات و رگ دستت خون میره دیدم هلیا بیهوشه سریع لباس پوشیدم و حرکت کردم به نزدیک ترین بیمارستان به ته و کوک زنگ زدم انقدر گریه کرده بودم که چشمام پف کرده بود قرمز شده بود دیدم دکتر امد دوییدم سمتش جوری که داشتم میوفتادم و پسرا منو گرفتن
دکتر :خداروشکر سالمه مثل اینکه یه شیشه شکسته و هم تو پاشون و هم رگشون رو بریده بوده خدارو شکر روی رگشون اسیب ندیده بعد اینکه بهوش امد میتونید ببریدش
-خیلی ممنون دکتر(با صدای گرفته و بغض)
-میتونم ببینمش
دکتر:بله بفرمایید
پسرا موندن من رفتم تو
-هلیا اگه تو میرفتی کن چیکار من بدون تو میمردم درسته 15 سال ازت بزرگترم ولی تو کل زندگیمی
دیدم کم کم داره چشماشو باز میکنه
-بیبی من بمیرم برات ددی رو نگاه کن
+ددی(با صدای گرفته و بی حال)
-جونم
+دوست دارم
-منم دوست دارم رفتیم خونه بگو که چی شده
+باش بریم من میخوام با تو بخوابم نه تنهایی
-باش قربونت
رفتم برگه های مرخصی بیبیم رو امضا کردم
به پسرا گفتم برن رفتن منم هلیا رو براید استایل بغل کردم بردم تو ماشین
رفتن خونهه
+جیمین بیا برات بگم
-بگو بیبیم
+اون دختره هست خدمت کاره اسمش میسوعه اون عاشقته اون امد یه لیوان رو شکست بعد من رفتم روشون از پشت بغلم کرد یه تیکه شیشه رو رگ دستم کشید بیهوش شدم بعد دیگه نفهمیدم
-احمق بیشعور وقتی کشتمش میفهمه زن من چقدر یا ارزشه( با عصبانیت و داد)
-میسوووووووووو(داد)
میسو رو با این* نشون میدم
*بله اقا
-عوضی بی شرف
از زبون هلیا
یهو دیدم جیمین.....
پارت بعد رو هم میزارم بیبی هام ✨♥
حمایت یادتون نره کامنت و لایک بزارید 👸🏻🪄♥
۸.۳k
۳۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.