part : 6
ویو جانگ کوک ( بعد قرن ها 😅 )
اون دختر بامزه ایه ... خیلی کیوته .. وایسا کوک تو چی می گی مثلا تو شیطان مملکتیا... یه سیلی به خودم زدم و گفتم حتما دیونه شدم .... دایون وقتی اسمشو گفت خیلی از اسمش خوشحال شدم ف ... فکر کنم ... نه نه کوک رسماً دیگه رد دادی هوووووووف داشتم کارامو انجام می دادم که تجو وارد اتاق شد
( تجو دشمن کوکه علامت تجو = اینه )
= به به آقای جئون جانگ کوک ... شنیدم با یه انسان گرم گرفتی درسته؟
+ به تو ربطی داره تجو ... گیریم آره
= خب فکر کنم خبر داغی باشه نه ؟
+ تجو فکری به سرت نزنه ... فهمی دی ؟
تجو رفتو من موندم با یه ذهن داغون
ویو دایون ( ۳ صبح )
بازم تو خواب خواب اون جنازه ی لعنتی زنَ رو دیدم که حراصان از خواب پریدم که کوک رو دیدم و بد تر ترسیدم
+ درد چته ؟ چرا ترسیدی ؟
_ کوک .... ا .... ازت یه سئوال دارم
+ بگو
_ من چند روزیه خواب جنازه ی یه زنرو می بینم ... اگه می دونی بهم می گیش؟
+ اوو خب قضیه مفصله
_ خواش می کنم بگو
+ باوش .... اون زن یه زن بدجنس بود طوری که آدم می کشت و ... و یه شیطان کش بود و خ... خواهر من رو کشت و من برای انتقام اون رو کشتم اون یه راحبه بود ولی یه راحبه که به همه کس و ناکس خیانت کرد و تو بخواطر این اونو تو خوابت می بی نی چون من به تو یه ربطی دارم اون ربطش اینه که .... تو تویه خونه ی من زندگی می کنی و منو می بینی و اسمم هم می دونی و یه جورایی باهم صمیمی شدیم
_ آها ... باشه ممنون
باهم خداحافظی کردیم و کوک رفت که منم گرفتم خوابیدم ....
بقیه تو پارت بعد 🥥🤍
اون دختر بامزه ایه ... خیلی کیوته .. وایسا کوک تو چی می گی مثلا تو شیطان مملکتیا... یه سیلی به خودم زدم و گفتم حتما دیونه شدم .... دایون وقتی اسمشو گفت خیلی از اسمش خوشحال شدم ف ... فکر کنم ... نه نه کوک رسماً دیگه رد دادی هوووووووف داشتم کارامو انجام می دادم که تجو وارد اتاق شد
( تجو دشمن کوکه علامت تجو = اینه )
= به به آقای جئون جانگ کوک ... شنیدم با یه انسان گرم گرفتی درسته؟
+ به تو ربطی داره تجو ... گیریم آره
= خب فکر کنم خبر داغی باشه نه ؟
+ تجو فکری به سرت نزنه ... فهمی دی ؟
تجو رفتو من موندم با یه ذهن داغون
ویو دایون ( ۳ صبح )
بازم تو خواب خواب اون جنازه ی لعنتی زنَ رو دیدم که حراصان از خواب پریدم که کوک رو دیدم و بد تر ترسیدم
+ درد چته ؟ چرا ترسیدی ؟
_ کوک .... ا .... ازت یه سئوال دارم
+ بگو
_ من چند روزیه خواب جنازه ی یه زنرو می بینم ... اگه می دونی بهم می گیش؟
+ اوو خب قضیه مفصله
_ خواش می کنم بگو
+ باوش .... اون زن یه زن بدجنس بود طوری که آدم می کشت و ... و یه شیطان کش بود و خ... خواهر من رو کشت و من برای انتقام اون رو کشتم اون یه راحبه بود ولی یه راحبه که به همه کس و ناکس خیانت کرد و تو بخواطر این اونو تو خوابت می بی نی چون من به تو یه ربطی دارم اون ربطش اینه که .... تو تویه خونه ی من زندگی می کنی و منو می بینی و اسمم هم می دونی و یه جورایی باهم صمیمی شدیم
_ آها ... باشه ممنون
باهم خداحافظی کردیم و کوک رفت که منم گرفتم خوابیدم ....
بقیه تو پارت بعد 🥥🤍
۵.۶k
۰۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.