part: 12
part: 12
عشق بیرنگ
(ا.ت ویو)
داشتم برمیگشتم ک یه بچه گربه سفید دیدم
معلوم بود مادر نداره و تنهاس برای همین با خودم بردمش دامپزشکی، دکتر گفت حالش خوبه چون تازه ب دنیا اومده دلم سوخت اونم مثل من تنهاست بردمش هتل تا یکم ازش مراقبت کنم اسمش رو گذاشتم عمیلی
رفتم هتل یکم براش غذا ریختم اونم خورد داشتم نگاش میکردم ک بیهوش شدم....
(تهیونگ ویو)
ما راه افتادیم رسیدیم کره من ب جک دستور دادم بره ا.ت رو پیدا کنه و بیهوشش کنه و برش گردونه
بعد چند مین بم زنگید و گفت ک
جک: ارباب گرفتمش چیکار کنم؟
ته: بیارش عمارت
جک: چشم ارباب فقط ی چیزی
ته: چی شده بنال دیگه
جک: جلوشون ی بچه گربه هس اونم بیارم؟
ته: اره بیارش فقط زود باششش
جک: چشم ارباب
(تهیونگ ویو)
خیلی دوست دارم بگیرم ا.ت رو ب خلطر فرارش تنبیه کنم ولی حیف ک عاشقشم
بعد از ۲۰ مین جک رسید رفتم در ونو باز کردم
براید استایل بغلش کردم بردمش گذاشتمش رو تخت ک دیدم جک در زد اجازه ورود دادم
جک: ارباب اینم اون گربه هس
ته: بدش من برو بیرون درم ببند
جک: چشم ارباب
بعدم رفت بیرون
عشق بیرنگ
(ا.ت ویو)
داشتم برمیگشتم ک یه بچه گربه سفید دیدم
معلوم بود مادر نداره و تنهاس برای همین با خودم بردمش دامپزشکی، دکتر گفت حالش خوبه چون تازه ب دنیا اومده دلم سوخت اونم مثل من تنهاست بردمش هتل تا یکم ازش مراقبت کنم اسمش رو گذاشتم عمیلی
رفتم هتل یکم براش غذا ریختم اونم خورد داشتم نگاش میکردم ک بیهوش شدم....
(تهیونگ ویو)
ما راه افتادیم رسیدیم کره من ب جک دستور دادم بره ا.ت رو پیدا کنه و بیهوشش کنه و برش گردونه
بعد چند مین بم زنگید و گفت ک
جک: ارباب گرفتمش چیکار کنم؟
ته: بیارش عمارت
جک: چشم ارباب فقط ی چیزی
ته: چی شده بنال دیگه
جک: جلوشون ی بچه گربه هس اونم بیارم؟
ته: اره بیارش فقط زود باششش
جک: چشم ارباب
(تهیونگ ویو)
خیلی دوست دارم بگیرم ا.ت رو ب خلطر فرارش تنبیه کنم ولی حیف ک عاشقشم
بعد از ۲۰ مین جک رسید رفتم در ونو باز کردم
براید استایل بغلش کردم بردمش گذاشتمش رو تخت ک دیدم جک در زد اجازه ورود دادم
جک: ارباب اینم اون گربه هس
ته: بدش من برو بیرون درم ببند
جک: چشم ارباب
بعدم رفت بیرون
۴.۲k
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.