جیمین ❣️

روی کاناپه لم داده بودم ، حوصله هیچ کاری و نداشتم درحالی که از سر بیکاری توت فرنگی ها رو یکی یکی داخل دهنم می چپوندم جیمین از کنارم رد شد و کلاهمو از سرم برداشت :
- یاا جیمین شی نکن اعصاب ندارم
- مثلا می خوای چیکارم کنی؟
- از خونه پرتت می کنم بیرون ، کارتون خواب میشی
- همه زن دارن ما هم زن داریم
یه توت فرنگی دیگه خوردم که گفت :
- اگه بهم توت فرنگی بدی کلاهتو پس می دم
کاسه توت فرنگی ها رو بغل کردم و گفتم :
- نمی دم کلش واسه خودمه
- هی خانم پارک عواقب خوبی نداره
یه توت فرنگی بهش نشون دادم و وقتی گازش زدم دیدم جیمین هم اون سر توت فرنگی رو داره می خوره از شوکی که بهم وارد شده بود باعث شد جیمین کل توت فرنگی رو بخوره . کلاهمو گذاشت رو سرم و گفت :
- که حوصله خانومی سر رفته؟
...
❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️