(نقاشی عشق )پارت3

افتادم توی بغل جیمین


جیمین:
به ا.ت گفتم بیاد پیشم بشینه که نقاشیمو بکشه
که داشت میومد پاش به صندلی گیر کرد و افتاد تو بغلم

منم نمیدونم چرا ولی بغلش کردم


ا.ت:

با لپای سرخ گفتم :

ببخشید....پام به میز گیر کرد

که صدای جیغ همکلاسیام در اومد

میگفتن:


دختره چلغوز از بغلش بیا پایین
حالت خوبه اوپا ا.ت که بهت آسیب نزد




﴿نکته:جانگکوک و جیمین جذاب ترین پسرای مدرسه هستن﴾


ا.ت:

دستمو گذاشتم رو میز که بلند شم
دوباره افتادم تو بغلش
ولی ....
این دفعه ...
لبم خورد به لبش

که دستی دور کمرم حلقه شد و از پشت منو از جیمین جدا کرد

به پشتم نگاه کردم

جانگکوک بود


جانگکوک:

وقتی این صحنه رو دیدم گفتم
الان وقتشه کرم بریزم 😈


رفتم ا.ت از بغل جیمین در آوردم و بهش نگاه کردم


و با حالت شوخی گفتم :


ا.ت خواهری تو که خجالتی نبودی


خیلی راحت میتونستی ببوسیش




نیاز نبود خودتو الکی بندازی روش


که همه بچه ها زدن زیر خنده


عصبانیت رو توی چشجای ا.ت میتونستم ببینم



که .....


جیمین لند شد ......





دوستان پارت بعدی 11 تا لایک میخواد
دوستون دارم 😚😘❤️ بای