بی تی اس و بلک پینک پارت۱۱

رزی : عشقم بابت دیشب ممنونم مرسی که منو بردی بیرون.
جیمین: 😴
رزی: هی با توعم خرگوش کوچولو ،خودتو نزن به خواب میدونم بیداری.
جیمین: اوکی اوکی .
بعد چرخی زد و رزی رو تو ی حرکت تو بغلش کشید.
رزی: آی چیکار‌میکنی؟
جیمین: تا حالا کسی بغلت نکرده؟
رزی: نمد
جیمین: میدونی دلم حوس چی کرده؟
رزی: یا خدا . چیه؟
جیمین: از اون کوکی هایی که درست میکردی.
رزی: به بخش جانگکوک مراجعه کنید😄
جیمین: خخخ یاااا واقعا گفتم.
رزی: باشه تا تو بری‌یه دوش بگیری حاضره.
جیمین: مرشی عشقم.
رزی: 😘



(جیسو&جین)

جین: صورت ورد اوید هندسامو کیف کن.
جیسو: وای چقد به خودت مینازی؟
جین: بله؟
جیسو: شوخی کردم.
جین: اره میدونم ،چون نمیتونی همچین‌حرفی رو بزنی.
جیسو:😐
جین: برنامه ی امروز چیه؟
جیسو: باید بریم برای تولد جنی حاضر شیم.
جین:‌جنی!؟ جنی کی تولدشه؟
جیسو: فردا.
جین: چ چ چی؟
جیسو: چیه؟
جین:من ن ن نمیتونم بیام که.
جیسو: چی اخه چرا؟ باید بیای.
جین: نمیتونم😲
من فردا تو کنسرت اجرای سولومو دارم تو‌که میدونی.
جیسو: آره . حالا چیکار کنیم؟
جین : من‌کادومو میدم . یا اینکه میشه بندازیمش واسه امروز؟ یا حداقل پس فردا؟
جیسو: محاله. امروز‌که نمیتونیم آماده شیم،پس فردا هم تولد لیساعه.

جین: یا ایزد منان . چه خبره؟
جیسو: هفته ی بعدم تولد رزیه.
جین: یک ماه دیگه هم تولد عشق منه.
جیسو :‌😍 یادت نرفته؟
جین:‌؟چرت و‌پرت نگو مگه میشه.
جیسو: میخوام تولدمو خودمون دو تایی باشیمااا.
جین:‌هر جور‌تو بخای.
جیسو:😘😘😘🔞