ات رفت راخل کتاب خونه منتظر ریندو ران موند
ات رفت راخل کتاب خونه منتظر ریندو ران موند
ران و ریندو اومدن داخل کتاب خونه نشستن ریندو کتابشو باز کرد و شرع کرد تو ضیح دادن
فلش بک به ۱ساعت دیگه
ات: ریندو
رین: بله
ات: میری برام غذا بگیری
رین: اره میرم منم گشنمه
تو چی موخری
ران: هرچی واسه خدت گرفتی واسه منم بگیر
رین: باشه من رفتم
ویو نویسنده
ریندو رفت و ران و ات تنها شدن
ات بلند شد رفت یه کتاب برداره ران بدون اینه ات بفهمه رفت دنبالش ات یه کتاب انتخاب کدر ولی دستش بهش نمیرسد
پرید بالا ودسینه هاش تکون خورد ولی نتونست کتا برداره ران که صورتش قر مز
شدهبود اومد پشت ات چسبید بهش و
کتا براش برداشت داد بهش
ات: ممنون
ران: خاهش میکنم
ات: چرا این طو ری رفتار میکنی
ران: چطوری؟
ات: قبلنا این حوری نبودی دوست نداستی سر به تنم باشه
ران: دوست داری دلیلش رو بدونی
ات: اره
ران خم میشه صورتشو میاره جلوی ات سرشو میگیره و میبوستش ات زور میزنه ازش جدا شه و لی ران نمیزاره بعد ۲ دقیقه ازش جدا شد رفت سمت یقه ات سه تا دکمه اولی فرمش رو باز کدر
ران: چه بدن سفید و نرم سینه های بزرگی داری
ات =لبو
ران بعد از گفتن حرفش شروع به مارک کذاشت روی سینه ها و کدنش شد بعد ۵ دقیقه ازش جدا شد
گفت: از این به بعد ماله منی بیبی
خب اینم از این پارت
یه نکته تمام این مدت ریندو داشته ات و ران رو نگاه میکرده
بچه ها امروز خانوممون یهمون درس نداده پس پست زیاد میزاذم
واسه پارت بعد ۱۵کامنت و ۱۰ لایک
ران و ریندو اومدن داخل کتاب خونه نشستن ریندو کتابشو باز کرد و شرع کرد تو ضیح دادن
فلش بک به ۱ساعت دیگه
ات: ریندو
رین: بله
ات: میری برام غذا بگیری
رین: اره میرم منم گشنمه
تو چی موخری
ران: هرچی واسه خدت گرفتی واسه منم بگیر
رین: باشه من رفتم
ویو نویسنده
ریندو رفت و ران و ات تنها شدن
ات بلند شد رفت یه کتاب برداره ران بدون اینه ات بفهمه رفت دنبالش ات یه کتاب انتخاب کدر ولی دستش بهش نمیرسد
پرید بالا ودسینه هاش تکون خورد ولی نتونست کتا برداره ران که صورتش قر مز
شدهبود اومد پشت ات چسبید بهش و
کتا براش برداشت داد بهش
ات: ممنون
ران: خاهش میکنم
ات: چرا این طو ری رفتار میکنی
ران: چطوری؟
ات: قبلنا این حوری نبودی دوست نداستی سر به تنم باشه
ران: دوست داری دلیلش رو بدونی
ات: اره
ران خم میشه صورتشو میاره جلوی ات سرشو میگیره و میبوستش ات زور میزنه ازش جدا شه و لی ران نمیزاره بعد ۲ دقیقه ازش جدا شد رفت سمت یقه ات سه تا دکمه اولی فرمش رو باز کدر
ران: چه بدن سفید و نرم سینه های بزرگی داری
ات =لبو
ران بعد از گفتن حرفش شروع به مارک کذاشت روی سینه ها و کدنش شد بعد ۵ دقیقه ازش جدا شد
گفت: از این به بعد ماله منی بیبی
خب اینم از این پارت
یه نکته تمام این مدت ریندو داشته ات و ران رو نگاه میکرده
بچه ها امروز خانوممون یهمون درس نداده پس پست زیاد میزاذم
واسه پارت بعد ۱۵کامنت و ۱۰ لایک
۴.۴k
۳۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.