دنیای قهرمانان
¤پارت⁴¤
-سلام آقای برق گرفته
+سلام خانمه...خانمه
-کازوکی قبول کن تو هیچ وقت نمیتونی تو بحث با من برنده بشی.
+هعی پروردگارا برادر ایشون ازم خواسته بود ازش مراقبت کنم الان یکی باید در مقابل این ازم مراقبت کنه.
-به هرحال خوش حالم تو هم قبول شدی.
+چه ربطی داشت؟
-به این میگن عوض کردن بحث.
+...
راستی اون پسره چرا دهنش اینجوری؟
-احتمالا به خاطر قدرتشه (هاناکو در ذهن:یه زره کرم ریختن که اشکالی نداره) ولی خیلی جذابه.
+کازوکی با تیک عصبی:شاید(در ذهن:هایاته قراره تیکه تیکم بکنه)
سه نفر دیگه هم اومدن که پایان آزمون اعلام شد.
هاناکو:از ۴۹ نفر فقط ۶ نفر قبول شدن دلم برای بقیه میسوزه.
کازوکی:بیخیال خوش حال باشم ما قبول شدیم
صدایی که از بلند گو می اومد در مورد سازمان مخفی توضیح داد《قبل از شروع داستان توضیح دادم》 بعد گفت:به علت تازه کار بودن شما قراره به تیم های دو نفره تقسیم بشید.حالا گروه ها رو اعلام میکنم،هاناکو یونو اوندر نیکولاس/شوتا کازوکی و کیرای بوکوتو/...
بعد اعلام تیم های دو نفره نا امید از اینکه با کازوکی یه تیم نشدیم یه گوشه نشستم که یکی زد رو شونم،سرمو بالا آوردم و همون پسر با دهن ضربان قلبی رو دیدم
بهم گفت: ببینم تو هاناکو یون هستی؟
منم گفتم:بله خودمم
که گفت:خوبه...منم نیکولاس اوندر ام قراره با هم تیم بشیم پس بهتره حداقل صورتم رو بشناسی.
بعد هم رفت به طرف خروجی
تعجب کردم و زیر لب گفتم:اونقدر زود رفتی نزاشتی که صورتت رو ببینم،چرا اینجوری میکرد...
از زبان کازوکی
دیدم هاناکو خیلی ناراحته رفتم پیشش دیدم داره یخ چیزی زمزمه میکنه زدم رو شونش و گفتم بیخیال ما که هنو تو مدرسه میبینیم.
________________________________________________
عکس پارت نیکولاس هست
ببخشید برای پارت چهار دیر کردم🙏
-سلام آقای برق گرفته
+سلام خانمه...خانمه
-کازوکی قبول کن تو هیچ وقت نمیتونی تو بحث با من برنده بشی.
+هعی پروردگارا برادر ایشون ازم خواسته بود ازش مراقبت کنم الان یکی باید در مقابل این ازم مراقبت کنه.
-به هرحال خوش حالم تو هم قبول شدی.
+چه ربطی داشت؟
-به این میگن عوض کردن بحث.
+...
راستی اون پسره چرا دهنش اینجوری؟
-احتمالا به خاطر قدرتشه (هاناکو در ذهن:یه زره کرم ریختن که اشکالی نداره) ولی خیلی جذابه.
+کازوکی با تیک عصبی:شاید(در ذهن:هایاته قراره تیکه تیکم بکنه)
سه نفر دیگه هم اومدن که پایان آزمون اعلام شد.
هاناکو:از ۴۹ نفر فقط ۶ نفر قبول شدن دلم برای بقیه میسوزه.
کازوکی:بیخیال خوش حال باشم ما قبول شدیم
صدایی که از بلند گو می اومد در مورد سازمان مخفی توضیح داد《قبل از شروع داستان توضیح دادم》 بعد گفت:به علت تازه کار بودن شما قراره به تیم های دو نفره تقسیم بشید.حالا گروه ها رو اعلام میکنم،هاناکو یونو اوندر نیکولاس/شوتا کازوکی و کیرای بوکوتو/...
بعد اعلام تیم های دو نفره نا امید از اینکه با کازوکی یه تیم نشدیم یه گوشه نشستم که یکی زد رو شونم،سرمو بالا آوردم و همون پسر با دهن ضربان قلبی رو دیدم
بهم گفت: ببینم تو هاناکو یون هستی؟
منم گفتم:بله خودمم
که گفت:خوبه...منم نیکولاس اوندر ام قراره با هم تیم بشیم پس بهتره حداقل صورتم رو بشناسی.
بعد هم رفت به طرف خروجی
تعجب کردم و زیر لب گفتم:اونقدر زود رفتی نزاشتی که صورتت رو ببینم،چرا اینجوری میکرد...
از زبان کازوکی
دیدم هاناکو خیلی ناراحته رفتم پیشش دیدم داره یخ چیزی زمزمه میکنه زدم رو شونش و گفتم بیخیال ما که هنو تو مدرسه میبینیم.
________________________________________________
عکس پارت نیکولاس هست
ببخشید برای پارت چهار دیر کردم🙏
۲.۷k
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.