ران دستاشو به نشانه تسلیم بالا اورد*
ران دستاشو به نشانه تسلیم بالا اورد*
ران: رو چشوم
دختر: میگم.. میدونم پرو ام.. ولی گشنمه
ران: خب در این مورد موافقم..*بشکنی زد.. خدمتکار سریع اومد... ران در گوشش چیزی زمزمه کرد و خدمتکار احترام گذاشتو رفت... بعد از چند لحظه شام حاضر شد، سرعت عجیبی بود واقعن*
*ران دخترو تا میز برد و صندلی رو براش عقب کشید تا دختر بشینه بعد صندلی رو جلو داد.. بماند که قبل نشستن سر جاش گازی از لپ دختر گرفت و سر میز خودش نشست*
*دختر زیادی خوش اشتها شده بود... چون غذای مورد علاقش بود.. خب بلخره شام تموم شد.. دختر سر پا چرت میزد... ران همونطور که چهره دخترو بیش از حد دوست داشتنی میدید لبخند زد*
ران: خابت میاد؟
دختر: هوم... اله...
ران: خب بیا بریم..
دختر: کوجا؟
ران: اتاقم دیگه
دختر: عااا
*ران که دست دخترو گرف و به سمت اتاقش برد... البته اولش قرار بود دختر تو یه اتاق جلو باشع... ولی ران بهونه اورد و دختر مجبور شد باهاش تو یه تخت بخوابه... دختر خاب بود... ران نگاهش رو صورت دختر بود... بوسه ای رپی پیشونی دختر زد و همونطور مه چشاش درخشش جالبی داش اروم در گوش دختر زمزمه کرد"*:
ازین به بعد، نظرت چیه ماله من باشی، دال کوچولو؟
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
خب... چطو بود؟
دستام که ب فاک رف اشکال نداره
ولی خدایی گشادیمو گذاشتم کناررر تبریک ندارههه؟
بخاطر غلط املایی ببخشید دیه..
به هر حال... لایک کن عزیزوم مگرنه شب دایی ایزی مویاد بالا سرت🗿🔪
ران: رو چشوم
دختر: میگم.. میدونم پرو ام.. ولی گشنمه
ران: خب در این مورد موافقم..*بشکنی زد.. خدمتکار سریع اومد... ران در گوشش چیزی زمزمه کرد و خدمتکار احترام گذاشتو رفت... بعد از چند لحظه شام حاضر شد، سرعت عجیبی بود واقعن*
*ران دخترو تا میز برد و صندلی رو براش عقب کشید تا دختر بشینه بعد صندلی رو جلو داد.. بماند که قبل نشستن سر جاش گازی از لپ دختر گرفت و سر میز خودش نشست*
*دختر زیادی خوش اشتها شده بود... چون غذای مورد علاقش بود.. خب بلخره شام تموم شد.. دختر سر پا چرت میزد... ران همونطور که چهره دخترو بیش از حد دوست داشتنی میدید لبخند زد*
ران: خابت میاد؟
دختر: هوم... اله...
ران: خب بیا بریم..
دختر: کوجا؟
ران: اتاقم دیگه
دختر: عااا
*ران که دست دخترو گرف و به سمت اتاقش برد... البته اولش قرار بود دختر تو یه اتاق جلو باشع... ولی ران بهونه اورد و دختر مجبور شد باهاش تو یه تخت بخوابه... دختر خاب بود... ران نگاهش رو صورت دختر بود... بوسه ای رپی پیشونی دختر زد و همونطور مه چشاش درخشش جالبی داش اروم در گوش دختر زمزمه کرد"*:
ازین به بعد، نظرت چیه ماله من باشی، دال کوچولو؟
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
خب... چطو بود؟
دستام که ب فاک رف اشکال نداره
ولی خدایی گشادیمو گذاشتم کناررر تبریک ندارههه؟
بخاطر غلط املایی ببخشید دیه..
به هر حال... لایک کن عزیزوم مگرنه شب دایی ایزی مویاد بالا سرت🗿🔪
۱.۵k
۱۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.