Part10
Part10
عشق اجاره ای
سلینا: که یهو جیمین رو دیدم
جیمین: داشتم راه میرفتم که سلینا رو با چشمای پر از گریه دیدم و سریع دویدم سمتش و دستشو گرفتم و گفتم: چیشده؟
سلینا: اوپا اوپا (با عاح و ناله)
جیمین: چیشده
سلینا: من حالم بده خیلیییی بده
جیمین: میدونم چی میگی ولی بیا سعی کنیم اروم باشیم بعد باهم دیگه بریم خونمون
سلینا به نشانه رضایت سرش رو تکون داد و جیمین دستشو گرفت و رفتن
وقتی داشتن میرفتن سلینا فشارش افتاد و یدفعه شل شد رو زمین جیمین وقتی سلینا رو دید سریع دستشو گرفت و....
عشق اجاره ای
سلینا: که یهو جیمین رو دیدم
جیمین: داشتم راه میرفتم که سلینا رو با چشمای پر از گریه دیدم و سریع دویدم سمتش و دستشو گرفتم و گفتم: چیشده؟
سلینا: اوپا اوپا (با عاح و ناله)
جیمین: چیشده
سلینا: من حالم بده خیلیییی بده
جیمین: میدونم چی میگی ولی بیا سعی کنیم اروم باشیم بعد باهم دیگه بریم خونمون
سلینا به نشانه رضایت سرش رو تکون داد و جیمین دستشو گرفت و رفتن
وقتی داشتن میرفتن سلینا فشارش افتاد و یدفعه شل شد رو زمین جیمین وقتی سلینا رو دید سریع دستشو گرفت و....
۱.۹k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.