24مروری بر فرمایشات امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا
24مروری بر فرمایشات امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا
قافله حسین بن علی علیهما السلام پس از ((خزیمیه )) و ((زرود)) به منزل ((ثعلبیه)) وارد گردید. در این منزل خبر شهادت مسلم بن عقیل را به امام دادندکه جریان آن را طبری و مورخان دیگر از عبداللّه بن سلیم به طور مشروح و مفصل نقل نموده اند و خلاصه آن این است :
ابن سلیم که از مردم کوفه است می گوید : ((من و همراهم ((مذری)) پس از انجام مراسم حج ، همت خود را به کار بستیم که هرچه زودتر به کاروان حسین بن علی علیهما السلام برسیم و سرانجام کار او را بدانیم ، در منزل ((زرود)) بود که به قافله آن حضرت رسیدیم و در همین محل به مسافری به نام ((بکیر)) که از کوفه می آمد برخوردیم و خبر شهر خود را از وی جویا شدیم . او گفت به خدا سوگند ! من از کوفه خارج نشدم مگر این که مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را به قتل رسانده بودند و با چشم خود دیدم که بدنهای آن دو شهید را در بازار کوفه بر زمین می کشاندند.
عبداللّه می گوید پس از گرفتن این خبر ما به قافله حسین بن علی علیهما السلام ملحق گشته تا به هنگام غروب به منزل ((ثعلبیه )) وارد شدیم و در این منزل از نزدیک با امام علیه السلام ملاقات نموده و خبر شهادت مسلم و هانی را به اطلاع وی رسانیدیم .
ابن سلیم می گوید امام با شنیدن این خبر گفت : ((اِنَّا للّهِ وَانَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ)) آنگاه اشک به صورتش جاری گردید . همراهان امام علیه السلام و بنی هاشم نیز گریه کردند و صدای شیون زنها نیز به گوش می رسید . پس از آرامش مجلس عبداللّه و همراهش به امام علیه السلام عرضه داشتند یابن رسول اللّه ! جریان کشته شدن مسلم و هانی نشان داد که شما در کوفه طرفدار و هواخواه ندارید و بهتر این است که از همین جا مراجعت کنید .
و از طرف دیگر فرزندان عقیل گفتند نه ، به خدا سوگند که ما از پای نمی نشینیم مگر اینکه خون مسلم را از کشندگان وی بگیریم یا همانند او به خون خود بغلتیم .
گفتگو و بحث در میان عبداللّه و همراهش از یک طرف و فرزندان عقیل از طرف دیگر به درازا کشید و هریک از آنان برای نظریه خویش دلایلی می آوردند و تاییداتی ذکر می نمودند و در عین حال همه آنان انتظار آن را داشتند که امام در این باره اظهار نظر و تصمیم خود را بیان کند و آن حضرت در این رابطه چنین فرمود :
((لا خیْرَ فِی الْعَیْشِ بَعْدَ هؤُلاءِ ؛ )) یعنی پس از اینها (پس از مسلم و هانی و پس از مردان و جوانانی مانند فرزندان عقیل ) دیگر در زندگی خیر و سودی نیست ))
#حدیث#احادیث#روایت#روایات#امام#امامان#معصوم#معصومین#امامت#hadis#imam#شیعه#تشیع#اسلام#اهل_بیت#اهلبیت#حسین#امام_حسین#عاشورا#کربلا#از_مدینه_تا_کربلا#
قافله حسین بن علی علیهما السلام پس از ((خزیمیه )) و ((زرود)) به منزل ((ثعلبیه)) وارد گردید. در این منزل خبر شهادت مسلم بن عقیل را به امام دادندکه جریان آن را طبری و مورخان دیگر از عبداللّه بن سلیم به طور مشروح و مفصل نقل نموده اند و خلاصه آن این است :
ابن سلیم که از مردم کوفه است می گوید : ((من و همراهم ((مذری)) پس از انجام مراسم حج ، همت خود را به کار بستیم که هرچه زودتر به کاروان حسین بن علی علیهما السلام برسیم و سرانجام کار او را بدانیم ، در منزل ((زرود)) بود که به قافله آن حضرت رسیدیم و در همین محل به مسافری به نام ((بکیر)) که از کوفه می آمد برخوردیم و خبر شهر خود را از وی جویا شدیم . او گفت به خدا سوگند ! من از کوفه خارج نشدم مگر این که مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را به قتل رسانده بودند و با چشم خود دیدم که بدنهای آن دو شهید را در بازار کوفه بر زمین می کشاندند.
عبداللّه می گوید پس از گرفتن این خبر ما به قافله حسین بن علی علیهما السلام ملحق گشته تا به هنگام غروب به منزل ((ثعلبیه )) وارد شدیم و در این منزل از نزدیک با امام علیه السلام ملاقات نموده و خبر شهادت مسلم و هانی را به اطلاع وی رسانیدیم .
ابن سلیم می گوید امام با شنیدن این خبر گفت : ((اِنَّا للّهِ وَانَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ)) آنگاه اشک به صورتش جاری گردید . همراهان امام علیه السلام و بنی هاشم نیز گریه کردند و صدای شیون زنها نیز به گوش می رسید . پس از آرامش مجلس عبداللّه و همراهش به امام علیه السلام عرضه داشتند یابن رسول اللّه ! جریان کشته شدن مسلم و هانی نشان داد که شما در کوفه طرفدار و هواخواه ندارید و بهتر این است که از همین جا مراجعت کنید .
و از طرف دیگر فرزندان عقیل گفتند نه ، به خدا سوگند که ما از پای نمی نشینیم مگر اینکه خون مسلم را از کشندگان وی بگیریم یا همانند او به خون خود بغلتیم .
گفتگو و بحث در میان عبداللّه و همراهش از یک طرف و فرزندان عقیل از طرف دیگر به درازا کشید و هریک از آنان برای نظریه خویش دلایلی می آوردند و تاییداتی ذکر می نمودند و در عین حال همه آنان انتظار آن را داشتند که امام در این باره اظهار نظر و تصمیم خود را بیان کند و آن حضرت در این رابطه چنین فرمود :
((لا خیْرَ فِی الْعَیْشِ بَعْدَ هؤُلاءِ ؛ )) یعنی پس از اینها (پس از مسلم و هانی و پس از مردان و جوانانی مانند فرزندان عقیل ) دیگر در زندگی خیر و سودی نیست ))
#حدیث#احادیث#روایت#روایات#امام#امامان#معصوم#معصومین#امامت#hadis#imam#شیعه#تشیع#اسلام#اهل_بیت#اهلبیت#حسین#امام_حسین#عاشورا#کربلا#از_مدینه_تا_کربلا#
۱.۴k
۲۲ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.