اسم فیک :i love my baby
اسم فیک :i love my baby
پارت : چهارم
لونا به لورا چیزی نگفت که میخواد بره خونه جونگکوک چون مدونست عصبی میشه و نمیزاره
(رفت توی خونه جونگکوک)
ساعت : ۲۲:۱۴
جونگکوک : من میخوام تو نامزدم بشی! حالا میگی چرا؟! چون من به یکی احتیاج دارم که باهاش باشم وگرنه پدرم مجبورم میکوه با اون زنی که صبح دیدی ازدواج کنم
لونا: ببخشید اما من نمیخوام مگه زوره ایش (فقط اونجایی که گف ایش😂)
لونا خواست بره که یه متر فاصله گرفت که بادیگرادای جونگکوک اومدن جلو
جونگکوک نزدیک شد
جونگکوک: فک کنم امشب مهمونمی!
لونا :جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
جونگکوک : باید بری بخوابی فردا کلی کار داریم قراره به گردم نشونت بدم!
جونگکوک: ببریدش توی اتاق من
بادیگرادا لونا رو بزور دارن میبرن
لونا : ولمممم کنیننننن
.....
پارت : چهارم
لونا به لورا چیزی نگفت که میخواد بره خونه جونگکوک چون مدونست عصبی میشه و نمیزاره
(رفت توی خونه جونگکوک)
ساعت : ۲۲:۱۴
جونگکوک : من میخوام تو نامزدم بشی! حالا میگی چرا؟! چون من به یکی احتیاج دارم که باهاش باشم وگرنه پدرم مجبورم میکوه با اون زنی که صبح دیدی ازدواج کنم
لونا: ببخشید اما من نمیخوام مگه زوره ایش (فقط اونجایی که گف ایش😂)
لونا خواست بره که یه متر فاصله گرفت که بادیگرادای جونگکوک اومدن جلو
جونگکوک نزدیک شد
جونگکوک: فک کنم امشب مهمونمی!
لونا :جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
جونگکوک : باید بری بخوابی فردا کلی کار داریم قراره به گردم نشونت بدم!
جونگکوک: ببریدش توی اتاق من
بادیگرادا لونا رو بزور دارن میبرن
لونا : ولمممم کنیننننن
.....
۱.۸k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.