پارت+(۱۰)
پارت+(۱۰)
_+بهت+قول+می+دم+بعداً+هم+از+این+کارها+کنم،+باشه؟+
چشمهای+آمینا+برق+زد+و+با+ذوق+گفت:+
_فقط+به+خاطر+من؟
_فقط+به+خاطر+تو.
آمینا+سرشرو+به+نشونه+ی+تایید+به+باال+و+پایین+حرکت+داد+و+شمردن+
پول+ها+رو+از+اول+شروع+کرد.
_+آخرش+نگفتی...
چرا+اینموهای+یخی+امشببافته+نشدن؟
دختر+لبهاش+رو+به+جلو+هدایت+کرد.
_چون+دوست+داشتم.
تهیونگ+اخم+کمرنگی+کرد+و+با+کمی+جدیت+گفت:
_داری+بهم+دروغ+می+گی؟
_بله،+دارم+بهتون+دروغ+میگم+
تهیونگ+بدون++اینکه+از+جدیتش+کم+کنه+جواب+داد:
_خب+حاال+راستشو+بگو+به+آقای+کیم.
آمینا+دوباره+نگاهش+رو+به+صورت+تهیونگ+داد+و+با+مظلومیت+گفت:+
-چون+خواهرم+دریا+زده+شده+و+همش+میخوابه،+دیگه+نمیتونه+
موهامو+قشنگ+کنه.
و+بعد+از+گفتن+این+جمله+بغض+به+گلوش+حمله+کرد+و+چونه+ش+رو+
لرزوند.
تهیونگ++که+ناراحتی+دختربچه+رو+دید،+با+لحنی+سرشار+از+آرامش+
گفت:+
_می+دونستی+دریازدگی+یه+چیز+طبیعیه؟+
دختر+بچه+جوابی+نداد+و+بعد+از+مرتب+کردن+پولها،+اونها+رو+به+
دست+تهیونگ+داد.+
_دویست+دالره.+
تهیونگ+ابروهاش+رو+باال+انداخت+و+حدود+پنجاه+دالر+از+پولها+رو+
به+آمینا+برگردوند+و+گفت:+اینو++بگیر+و+برای+خواهرت+غذای+خوشمزه+و+دارو+بخر+،+باشه؟
بعد+از+اینکه+آمینا+پنجاه+دالر+رو+قبول+کرد،+دستی+به+سر+دختر+بچه+
کشید+و+از+روی+زانوهاش+بلند+شد.
به+سمت+یکی+از+مبل+های+نرم+رفت+و+با+خستگی+خودش+رو+روی+
اون+انداخت.+چشمهاش+رو+برای+ثانیه+هایی+بست+و+به+نبضش+که+
تندتر+از+همیشه+میزد+توجه+کرد.
توی+همون+حالت،+با+چشمهای+بسته+مچ+دست+تانیایی+که+از+کنار+
مبل+رد+می+شد+رو+توی+انگشت+هاش+حبس+کرد+و+گفت:+
_نوشیدنی؟
تانیا++از+اینکه+پسر+چطور+تونسته+با+چشم+های+بسته+هم+تشخیصش+
بده،+کمی+متعجب+شد؛+اما+بدون+توجه+به+این+موضوع+گفت:
_اوه...+االن+آمادهش+میکنم.+
و+با+تندترین+سرعتی+که+می+تونست،+اونجا+رو+به+قصد+آماده+سازی+
نوشیدنی+ترک+کرد.
چند++دقیقه+ای+گذشت+و+تهیونگ+پلکهاش+رو+باز+کرد+و+با+کالفگی+
و+تشنگی،+و+با+قصد+پیدا+کردن+تانیا،+چشمهاش+رو+به+اطراف+
چرخوند.
_اینجام.
صدای+تانیا+بود+که+از+پشت+سر+به+گوش+های+تهیونگ+رسید.+به+
سمتش+برگشت+و+با+کمی+اخم،+نوشیدنیش+رو+گرفت+و+بدون+ذرهای+
صبر+نصف+اون+رو+با+یک+نفس+نوشید.
مثل+همیشه+بود؛+ترش،+شیرین+و+تلخ!+مزههایی+که+هر+روز+اونها+
رو+میچشید...+مزههای+زندگیش.
_+بهت+قول+می+دم+بعداً+هم+از+این+کارها+کنم،+باشه؟+
چشمهای+آمینا+برق+زد+و+با+ذوق+گفت:+
_فقط+به+خاطر+من؟
_فقط+به+خاطر+تو.
آمینا+سرشرو+به+نشونه+ی+تایید+به+باال+و+پایین+حرکت+داد+و+شمردن+
پول+ها+رو+از+اول+شروع+کرد.
_+آخرش+نگفتی...
چرا+اینموهای+یخی+امشببافته+نشدن؟
دختر+لبهاش+رو+به+جلو+هدایت+کرد.
_چون+دوست+داشتم.
تهیونگ+اخم+کمرنگی+کرد+و+با+کمی+جدیت+گفت:
_داری+بهم+دروغ+می+گی؟
_بله،+دارم+بهتون+دروغ+میگم+
تهیونگ+بدون++اینکه+از+جدیتش+کم+کنه+جواب+داد:
_خب+حاال+راستشو+بگو+به+آقای+کیم.
آمینا+دوباره+نگاهش+رو+به+صورت+تهیونگ+داد+و+با+مظلومیت+گفت:+
-چون+خواهرم+دریا+زده+شده+و+همش+میخوابه،+دیگه+نمیتونه+
موهامو+قشنگ+کنه.
و+بعد+از+گفتن+این+جمله+بغض+به+گلوش+حمله+کرد+و+چونه+ش+رو+
لرزوند.
تهیونگ++که+ناراحتی+دختربچه+رو+دید،+با+لحنی+سرشار+از+آرامش+
گفت:+
_می+دونستی+دریازدگی+یه+چیز+طبیعیه؟+
دختر+بچه+جوابی+نداد+و+بعد+از+مرتب+کردن+پولها،+اونها+رو+به+
دست+تهیونگ+داد.+
_دویست+دالره.+
تهیونگ+ابروهاش+رو+باال+انداخت+و+حدود+پنجاه+دالر+از+پولها+رو+
به+آمینا+برگردوند+و+گفت:+اینو++بگیر+و+برای+خواهرت+غذای+خوشمزه+و+دارو+بخر+،+باشه؟
بعد+از+اینکه+آمینا+پنجاه+دالر+رو+قبول+کرد،+دستی+به+سر+دختر+بچه+
کشید+و+از+روی+زانوهاش+بلند+شد.
به+سمت+یکی+از+مبل+های+نرم+رفت+و+با+خستگی+خودش+رو+روی+
اون+انداخت.+چشمهاش+رو+برای+ثانیه+هایی+بست+و+به+نبضش+که+
تندتر+از+همیشه+میزد+توجه+کرد.
توی+همون+حالت،+با+چشمهای+بسته+مچ+دست+تانیایی+که+از+کنار+
مبل+رد+می+شد+رو+توی+انگشت+هاش+حبس+کرد+و+گفت:+
_نوشیدنی؟
تانیا++از+اینکه+پسر+چطور+تونسته+با+چشم+های+بسته+هم+تشخیصش+
بده،+کمی+متعجب+شد؛+اما+بدون+توجه+به+این+موضوع+گفت:
_اوه...+االن+آمادهش+میکنم.+
و+با+تندترین+سرعتی+که+می+تونست،+اونجا+رو+به+قصد+آماده+سازی+
نوشیدنی+ترک+کرد.
چند++دقیقه+ای+گذشت+و+تهیونگ+پلکهاش+رو+باز+کرد+و+با+کالفگی+
و+تشنگی،+و+با+قصد+پیدا+کردن+تانیا،+چشمهاش+رو+به+اطراف+
چرخوند.
_اینجام.
صدای+تانیا+بود+که+از+پشت+سر+به+گوش+های+تهیونگ+رسید.+به+
سمتش+برگشت+و+با+کمی+اخم،+نوشیدنیش+رو+گرفت+و+بدون+ذرهای+
صبر+نصف+اون+رو+با+یک+نفس+نوشید.
مثل+همیشه+بود؛+ترش،+شیرین+و+تلخ!+مزههایی+که+هر+روز+اونها+
رو+میچشید...+مزههای+زندگیش.
۳۷.۱k
۱۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.