عشق فاجعه بار پارت ۷
فردا صبح تهیونگ مرخص شد سوار ماشینش کردمو آدرس خونشو ازش پرسیدم [پرش زمانی ] رسیدیم وای خونش شبیه قصر میمونه رفتیم تو یه خدمتکار با ترس اومد جلو خدمتکار:ارباب تهیونگ حالتون خوبه چیشده
ا/ت : هیچی الان کاملا حالش خوبه
خدمتکار: ممنون که حواستون بهشون بود آخه من قبل از مرگ پدر و مادر ارباب تهیونگ بهشون قول دادم که مراقب ایشون باشم ممنون که نذاشتین قلمو زیر پا گذاشته باشم
تهیونگ: آیییی
خدمتکار: ای وای خوبین؟
ا/ت : نه چیزی نیست بخاطر درد معدشه تهیونگ بشین اینجا
تهیونگو نشوندم یه قرص دارد دستش
خدمتکارم آب آورد ا/ت : الان بهتری
تهیونگ : آره ا/ت: بزار ببرمت تو اتاقت
خدمتکار:اتاقشون طبقه بالا مستقیم ا/ت:باشه تهیونگو گزاشتم رو تختش میخواستم بیام بیرون که دوباره....تهیونگ: آییییی ا/ت : هه میخوای شکمتو بمالم تهیونگ: آره اویی
پیرهنشو دادم بالا تهیونگ: هی چیکار میکنی بیارش پایین ا/ت : اونجوری خوب نمیشی درضمن سیکس پکات خیلی پف داره ها تهیونگ: عههه
ا/ت :😄
ا/ت : هیچی الان کاملا حالش خوبه
خدمتکار: ممنون که حواستون بهشون بود آخه من قبل از مرگ پدر و مادر ارباب تهیونگ بهشون قول دادم که مراقب ایشون باشم ممنون که نذاشتین قلمو زیر پا گذاشته باشم
تهیونگ: آیییی
خدمتکار: ای وای خوبین؟
ا/ت : نه چیزی نیست بخاطر درد معدشه تهیونگ بشین اینجا
تهیونگو نشوندم یه قرص دارد دستش
خدمتکارم آب آورد ا/ت : الان بهتری
تهیونگ : آره ا/ت: بزار ببرمت تو اتاقت
خدمتکار:اتاقشون طبقه بالا مستقیم ا/ت:باشه تهیونگو گزاشتم رو تختش میخواستم بیام بیرون که دوباره....تهیونگ: آییییی ا/ت : هه میخوای شکمتو بمالم تهیونگ: آره اویی
پیرهنشو دادم بالا تهیونگ: هی چیکار میکنی بیارش پایین ا/ت : اونجوری خوب نمیشی درضمن سیکس پکات خیلی پف داره ها تهیونگ: عههه
ا/ت :😄
۶.۹k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.