💠اربعینی ها....بخش اول💠
روزنامه کيهان1402/06/18
💠اربعینیها....بخش اول💠
«و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند، برخى از آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما مردم را هدايت می كردند.» (1)
با مرور تاریخ انبیا که سلام و درود خدا و خوبان نثارشان، یکی از چیزهایی که بیشک به ذهن ما خطور میکند این است که اگر ما در آن دوران بودیم، چگونه رفتار میکردیم؟ اگر پیامبران خدا و معجزاتشان را میدیدیم در مقابل رسالت آنها چه رفتاری داشتیم؟ میپذیرفتیم یا نه؟ اگر میپذیرفتیم با طیب خاطر و دل آرام یا به سختی و با چون و چرا؟ اوامرشان را تمکین یا در آنها تردید میکردیم؟ میشود کسی توفان نوح ببیند و خاشع نشود؟ یا گلستان شدن آتش نمرود برای ابراهیم را ببیند و خاضع نگردد؟ میشود معجزات دوازدهگانه موسای کلیم تا شکافته شدن دریا و عبور بنی اسرائیل از میان امواج کوه پیکر است را دید و دل نلرزد؟ زنده شدن مرده و محو برص و پیسی از پوست و بدن مردم توسط عیسای روحالله را چه باید گفت؟
آیا میشود پذیرفت کسانی محمد امیّ و امین که سلام و صلوات و برکات خدا بر او و خاندانش را دیدند که چگونه از آسمان، قرآن جاویدانی به زمین آورد که تاکنون جن و انس نتوانستهاند، یک آیه مثل آن را بیاورند ولی باز هم قلبشان نرم به ایمان نشد؟ دیدند که چگونه از مردم متفرق، خشک، خشن و جاهلی حجاز، برادرانی مثل سلمان فارسی و ابوذر غفاری و صهیب رومی و بلال حبشی و ... بهوجود آورد که تا قبل از انقلاب اسلامی ایران، هیچ بدیل و عدیلی نمیتوان برایش یافت ولی باز هم ایمان نیاوردند. باور اینها گرچه سخت است و مثل انکار خورشید توسط کسی که نور و گرمای آفتاب را حس میکند میماند ولی واقعیت این است که میشود باور کرد مخلوقاتی شبیه آدمی هستند و عقل و قلبهايى دارند ولی نمیتوانند با آنها بفهمند و باور کنند؛ چشمانى دارند كه حقیقت بین نیست؛ و گوشهايى كه سخن حق نمىشنوند. و به جای حواس به هوا و هوس اکتفا میکنند.
میبینند که منطق حسین بن علی که سلام خدا و خوبان و ما به محضرش، پس از آنکه بر سیطره روانی و رسانهای یزید پیروز شد، توانسته بعد از هزار و چهارصد سال، با مغناطیس محبت، سیطره افسانهای رسانههای استکباری را هم پارهپاره کند و دهها میلیون نفر را در روزگاری که مردم جهان، حس و حال فعالیتهای سخت اجتماعی و رمق اقتصادی ندارند را در گرمای سخت، پیاده و پای برهنه به پهنه بیابانهای عراق بکشاند و برای فطرت غبار گرفته و عدلِ ستمدیده بگریاند و خونخواه دین سربریده کند ولی باز هم تردید و تشکیک و تحقیر و توهین میکنند که اخلاق آل بوجهل و بوسفیانهاست. در ابتدا تکذیب میکنند و پس از ناکامی، در واقعیت، تردید میکنند و چون باز هم ناتوان میشوند، تمسخر میکنند یا مثل احمقهای آمر و عامل قرآنسوزی، میخواهند حقیقت را آتش بزنند. و این شیوه لعنتی، مختص به نفرینشدگانی است که تعبیر قرآن از آنها، موجودات پَستتر از چهارپایان است.
ادامه در پست بعدی.....
💠اربعینیها....بخش اول💠
«و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند، برخى از آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما مردم را هدايت می كردند.» (1)
با مرور تاریخ انبیا که سلام و درود خدا و خوبان نثارشان، یکی از چیزهایی که بیشک به ذهن ما خطور میکند این است که اگر ما در آن دوران بودیم، چگونه رفتار میکردیم؟ اگر پیامبران خدا و معجزاتشان را میدیدیم در مقابل رسالت آنها چه رفتاری داشتیم؟ میپذیرفتیم یا نه؟ اگر میپذیرفتیم با طیب خاطر و دل آرام یا به سختی و با چون و چرا؟ اوامرشان را تمکین یا در آنها تردید میکردیم؟ میشود کسی توفان نوح ببیند و خاشع نشود؟ یا گلستان شدن آتش نمرود برای ابراهیم را ببیند و خاضع نگردد؟ میشود معجزات دوازدهگانه موسای کلیم تا شکافته شدن دریا و عبور بنی اسرائیل از میان امواج کوه پیکر است را دید و دل نلرزد؟ زنده شدن مرده و محو برص و پیسی از پوست و بدن مردم توسط عیسای روحالله را چه باید گفت؟
آیا میشود پذیرفت کسانی محمد امیّ و امین که سلام و صلوات و برکات خدا بر او و خاندانش را دیدند که چگونه از آسمان، قرآن جاویدانی به زمین آورد که تاکنون جن و انس نتوانستهاند، یک آیه مثل آن را بیاورند ولی باز هم قلبشان نرم به ایمان نشد؟ دیدند که چگونه از مردم متفرق، خشک، خشن و جاهلی حجاز، برادرانی مثل سلمان فارسی و ابوذر غفاری و صهیب رومی و بلال حبشی و ... بهوجود آورد که تا قبل از انقلاب اسلامی ایران، هیچ بدیل و عدیلی نمیتوان برایش یافت ولی باز هم ایمان نیاوردند. باور اینها گرچه سخت است و مثل انکار خورشید توسط کسی که نور و گرمای آفتاب را حس میکند میماند ولی واقعیت این است که میشود باور کرد مخلوقاتی شبیه آدمی هستند و عقل و قلبهايى دارند ولی نمیتوانند با آنها بفهمند و باور کنند؛ چشمانى دارند كه حقیقت بین نیست؛ و گوشهايى كه سخن حق نمىشنوند. و به جای حواس به هوا و هوس اکتفا میکنند.
میبینند که منطق حسین بن علی که سلام خدا و خوبان و ما به محضرش، پس از آنکه بر سیطره روانی و رسانهای یزید پیروز شد، توانسته بعد از هزار و چهارصد سال، با مغناطیس محبت، سیطره افسانهای رسانههای استکباری را هم پارهپاره کند و دهها میلیون نفر را در روزگاری که مردم جهان، حس و حال فعالیتهای سخت اجتماعی و رمق اقتصادی ندارند را در گرمای سخت، پیاده و پای برهنه به پهنه بیابانهای عراق بکشاند و برای فطرت غبار گرفته و عدلِ ستمدیده بگریاند و خونخواه دین سربریده کند ولی باز هم تردید و تشکیک و تحقیر و توهین میکنند که اخلاق آل بوجهل و بوسفیانهاست. در ابتدا تکذیب میکنند و پس از ناکامی، در واقعیت، تردید میکنند و چون باز هم ناتوان میشوند، تمسخر میکنند یا مثل احمقهای آمر و عامل قرآنسوزی، میخواهند حقیقت را آتش بزنند. و این شیوه لعنتی، مختص به نفرینشدگانی است که تعبیر قرآن از آنها، موجودات پَستتر از چهارپایان است.
ادامه در پست بعدی.....
۱.۴k
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.