پارت دوم
پارت دوم
ماه سرخ🩸💀
(ادامه)
ودیدم رینا اومد کنارم نشست.
رینا: سلام خوبی
رینا: راستی من رینام👋🤝
لیا: منم لیام خوش بختم🤝
شورو کردیم به گپ زدن که رینا گفت
رینا: میای بریم بیرون
لیا: اره. حالا کجا
رینا: پاساژ
لیا: او باشه میام(سرد)
که یهو زنگ خورد ما هم رفتیم کلاس نشستیم بعد هم استاد اومد و شورو کرد درس دادن که یهو گفت
استاد: می خوام بیارم پا تخته
من و رینا داشتیم کول قران رو می خواندیم که یهو استاد یکی از مارو نیار پا تخته که یه هو گفت
استاد: جعون جون کوک
که یهو کناری من بلند شد 😳
لیا: برگام این همون پسر خوشکله هست 🤤پس اسمش جون کوک چه با حال😁
اون رفت سر تخته و سوال هل کرد. همین تور که نشست زنگ خورد منم خیلی خش حال بودم رفتم خونه دوش گرفتم اماده شدم (اسلاید بعد) و اور گرف تم و رفتم به وصف پاساژ رسیدم و پیاده شدم و رینا رو دیدم و باهم رفتیم تو رینا خیلی خشگل شده بود (اسلاید بعد) همه پسرا داشت نگاش میکردن که یهو............
اینم یه پارت دیگه 🎀🧸
بای👋🩸💀
ماه سرخ🩸💀
(ادامه)
ودیدم رینا اومد کنارم نشست.
رینا: سلام خوبی
رینا: راستی من رینام👋🤝
لیا: منم لیام خوش بختم🤝
شورو کردیم به گپ زدن که رینا گفت
رینا: میای بریم بیرون
لیا: اره. حالا کجا
رینا: پاساژ
لیا: او باشه میام(سرد)
که یهو زنگ خورد ما هم رفتیم کلاس نشستیم بعد هم استاد اومد و شورو کرد درس دادن که یهو گفت
استاد: می خوام بیارم پا تخته
من و رینا داشتیم کول قران رو می خواندیم که یهو استاد یکی از مارو نیار پا تخته که یه هو گفت
استاد: جعون جون کوک
که یهو کناری من بلند شد 😳
لیا: برگام این همون پسر خوشکله هست 🤤پس اسمش جون کوک چه با حال😁
اون رفت سر تخته و سوال هل کرد. همین تور که نشست زنگ خورد منم خیلی خش حال بودم رفتم خونه دوش گرفتم اماده شدم (اسلاید بعد) و اور گرف تم و رفتم به وصف پاساژ رسیدم و پیاده شدم و رینا رو دیدم و باهم رفتیم تو رینا خیلی خشگل شده بود (اسلاید بعد) همه پسرا داشت نگاش میکردن که یهو............
اینم یه پارت دیگه 🎀🧸
بای👋🩸💀
۳.۷k
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.