ارباب کیم ۲۲

واردم کرد جیغ میزدم اون اهمیتی نمیداد چرا تهیونگ پیدام نکرد هق هق



ویو تهیونگ
مایکل زنگ زد
م.الو قربان ردشو زدیم
ت.گجا
م.ــــــــــــــــجا
ت.باشع



وقتی رسیدم اونجا کسی نبود رفتم توی یکی از اوتاقا که ات اونجا لخت بیهوش اوفتاده بود لینو بعد کردنش فرار کرده بود کتمو تنش کردم بغلش کردم و بردمش داخل ماشین وقتی رسیدیم اعمارت گذاشتمش رو تخت و رفتم بیرون زنگ زدم به مایکل که رد لینو بزنن برلی پیداش کنن که دیدن ات داره گریه میکنه رفتم داخل و ـــــــــــــــ