خلاصه
خلاصه
اون روز ته رفت به ات همچی گفت و اون ها بعد کلی حرف زدن فهمیدن که عاشق همن واز اون قضیه۴سال میگزره اون ها یه دختر۲ساله به اسم ماری دارن
علامت هااااا
ات✓ته♡ماری_
✓ماری بیا اینجا موهاتو ببندممممم
_مامانی میخوالم باسی کنم(بچه گونه)
✓اخه... زینگ زینگ
_باباییییی پرید بغل تع
♡سلام دختره قشنگم
✓منم که بوقم بله😒
♡بیب حسودی نکن
✓ایششش
♡خوب چیکار میکردی؟
_داستم باسی میکردم میای باهم باسی کنیم
♡باشه قشنگم بریم
✓منم برم شام بیارم😑
♡کمک میخوای
✓نه مرسی خودم میارم
✓بیاین شام امادستتتتتت
♡_امدیممم
♡امم عالی بود دستت درد نکنه
✓خواهش میکنم
_ملسی مامانی
✓نوش جونتم قشنگ مامان
چند ساعت بعد
ویو ات
رفتم ماری خوابوندم اوففف کمرم درد گرفته بود رفتم رو تخت ته هم امد بعد چند دقیقه چشمام گرم شده بود که ته بغلم کرد روم اونو ر کردم تو چشاش نگاه کردم
♡بیبی
✓هوم
♡عاشقتم
✓منم دد
ولی خوب شد که باهم ازدواج کردیم نه
؟
♡معلومه(بوسه کوتاهی رو لب ات زد)
خوب شب بخیر
✓اهوم شب توهم بخیر
تموم
اون روز ته رفت به ات همچی گفت و اون ها بعد کلی حرف زدن فهمیدن که عاشق همن واز اون قضیه۴سال میگزره اون ها یه دختر۲ساله به اسم ماری دارن
علامت هااااا
ات✓ته♡ماری_
✓ماری بیا اینجا موهاتو ببندممممم
_مامانی میخوالم باسی کنم(بچه گونه)
✓اخه... زینگ زینگ
_باباییییی پرید بغل تع
♡سلام دختره قشنگم
✓منم که بوقم بله😒
♡بیب حسودی نکن
✓ایششش
♡خوب چیکار میکردی؟
_داستم باسی میکردم میای باهم باسی کنیم
♡باشه قشنگم بریم
✓منم برم شام بیارم😑
♡کمک میخوای
✓نه مرسی خودم میارم
✓بیاین شام امادستتتتتت
♡_امدیممم
♡امم عالی بود دستت درد نکنه
✓خواهش میکنم
_ملسی مامانی
✓نوش جونتم قشنگ مامان
چند ساعت بعد
ویو ات
رفتم ماری خوابوندم اوففف کمرم درد گرفته بود رفتم رو تخت ته هم امد بعد چند دقیقه چشمام گرم شده بود که ته بغلم کرد روم اونو ر کردم تو چشاش نگاه کردم
♡بیبی
✓هوم
♡عاشقتم
✓منم دد
ولی خوب شد که باهم ازدواج کردیم نه
؟
♡معلومه(بوسه کوتاهی رو لب ات زد)
خوب شب بخیر
✓اهوم شب توهم بخیر
تموم
۱۶.۰k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.