خب شاید به احتمال کمی شماها این زخمه رو تو عکسام دیده باش
خب شاید به احتمال کمی شماها این زخمه رو تو عکسام دیده باشید...
از اون جایی که من یه فرد کصخلم به رفیقم گفتم که روز اخری تا دلشون میخواد بلا سرم بیارن...و این زخم اثرات وحشی بازی اوساکیه @osaki , ولی خب اصلا برام اهمیتی نداره تا اخرم عمرم این زخم رو دستم باشه یا نه چون خودم خواستم و تا عمر دارم دیگه نمیتونم ببینمشون چرا چون داریم خونمون کلا عوض میکنیم بریم بندر عباس..."اسالتن خلیجیم و از مادری شیرازی خر تو خری میبینی"بعله من علاقه بر اینکه تو مدرسه به بقیه گفتم بالا سرم بیارن هیچ این بشر نمیدونم تیغ از کجا اورد یعنی تا تونست این زخمو هی میزد الان ثگیم عذاب وجدان داره و اینکه تقریبا تا دو سه ماه تا منو میدید اشکش در میومد"این داستانا برا روز اخر مدرسس"الانم تنها چیزی که ازش بجا دارم همینه و اینکه فردا اثاث کشیه نمیدونم شاید دیدید یکی دو روز آن نشدم"از شدت گریه شاید از دس برم🤓"و الانم از شدت گریه زیر چشمام باد کرده اوساکیم الا بغل دستمه عین خر بهم چسبیده ولم نمیکنه....جوری که الان دارم گریه میکنم هیچوقت تو عمرم گریه نکردم یا بهتره بگم نکردیم...و اینکه بل خودافوظ این دهن منو گاییده میگه پاشو بریم بیرون منم دارم از شدت خستگی میمیرم یعنی از ساعت ۷ که اوساکی اومد خونمون از اون موقع فقط تونستیم مانگاهامو جم کنیم و کلا میتونم بگم کل وسایلام مونده و مانگام کلا شده دو جعبه سر پر و خودمم خایه کردم که اینارو از کجا اوردم
چمدونم خاصم باهاتون یکم همدردی کنم انقد زر زدم...
از اون جایی که من یه فرد کصخلم به رفیقم گفتم که روز اخری تا دلشون میخواد بلا سرم بیارن...و این زخم اثرات وحشی بازی اوساکیه @osaki , ولی خب اصلا برام اهمیتی نداره تا اخرم عمرم این زخم رو دستم باشه یا نه چون خودم خواستم و تا عمر دارم دیگه نمیتونم ببینمشون چرا چون داریم خونمون کلا عوض میکنیم بریم بندر عباس..."اسالتن خلیجیم و از مادری شیرازی خر تو خری میبینی"بعله من علاقه بر اینکه تو مدرسه به بقیه گفتم بالا سرم بیارن هیچ این بشر نمیدونم تیغ از کجا اورد یعنی تا تونست این زخمو هی میزد الان ثگیم عذاب وجدان داره و اینکه تقریبا تا دو سه ماه تا منو میدید اشکش در میومد"این داستانا برا روز اخر مدرسس"الانم تنها چیزی که ازش بجا دارم همینه و اینکه فردا اثاث کشیه نمیدونم شاید دیدید یکی دو روز آن نشدم"از شدت گریه شاید از دس برم🤓"و الانم از شدت گریه زیر چشمام باد کرده اوساکیم الا بغل دستمه عین خر بهم چسبیده ولم نمیکنه....جوری که الان دارم گریه میکنم هیچوقت تو عمرم گریه نکردم یا بهتره بگم نکردیم...و اینکه بل خودافوظ این دهن منو گاییده میگه پاشو بریم بیرون منم دارم از شدت خستگی میمیرم یعنی از ساعت ۷ که اوساکی اومد خونمون از اون موقع فقط تونستیم مانگاهامو جم کنیم و کلا میتونم بگم کل وسایلام مونده و مانگام کلا شده دو جعبه سر پر و خودمم خایه کردم که اینارو از کجا اوردم
چمدونم خاصم باهاتون یکم همدردی کنم انقد زر زدم...
۲.۳k
۰۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.