پارت ۷《مثل گذشته》☆~
توی خار ..... از همون اول میگفتی با ماشین خودم بیاممم
▪︎اینهمه حرف نزن ازت بزرگترم
+فقط یه روز
&باش تو برووو
+راستی فلیکس نیومددد
&اره گفت که با دوستش داره میره گیم بزنه
+ادم فروش
+لاریساا من ویسکی میخوام شما چیزی نمیخواین
&ما میخوایم بریم برقصیم برو بگیر واسع خودت
+اوک
از سر جام بلند شدم و رفتم ویسکی گرفتم
+میشه یه شیشه ویسکی بدین
*بله بفرمایئد
ممنون
وقتی رفتم فقط کوک و ته نشسته بودن
_ا.ت جدا تو اینجا چه غلطی میکنی(عصبانی)
+با دوستم اومدم بیرون
_ا.ت منو عصبانی نکن اخه اینجااا؟
+خب...اومدم خوش بگذرونم
_بابات میدونه؟
+نه
_پس چرا هنوز اینجایی بلندشو برو
+بهش چیزی نمیگی؟
_بلندشو(عصبانی)
دستمو گرفت و از بار بردم بیرون
+اخ دستممم جونگکوک
_ا.ت واقعا خیلی خریی
+به بابام چیزی نمیگی که؟
_به یه شرطی
+چه شرطی؟
_یه بوس از لبات بهم بدی
+چییی من نمیخوام اولین بوسم رو با تو تجربه کنم
_پس منم به بابات میگم
+ای خداا باشه...فقط اینجا باید همو ببوسیم؟
_نه بیا بریم توی ماشین
در ماشین رو برام باز کردم و رفتیم عقب نشستیم منو نشوند روی پاهاش
#فیک#وانشات#فیک_کوک#فیکشن#اسمات#کوک
▪︎اینهمه حرف نزن ازت بزرگترم
+فقط یه روز
&باش تو برووو
+راستی فلیکس نیومددد
&اره گفت که با دوستش داره میره گیم بزنه
+ادم فروش
+لاریساا من ویسکی میخوام شما چیزی نمیخواین
&ما میخوایم بریم برقصیم برو بگیر واسع خودت
+اوک
از سر جام بلند شدم و رفتم ویسکی گرفتم
+میشه یه شیشه ویسکی بدین
*بله بفرمایئد
ممنون
وقتی رفتم فقط کوک و ته نشسته بودن
_ا.ت جدا تو اینجا چه غلطی میکنی(عصبانی)
+با دوستم اومدم بیرون
_ا.ت منو عصبانی نکن اخه اینجااا؟
+خب...اومدم خوش بگذرونم
_بابات میدونه؟
+نه
_پس چرا هنوز اینجایی بلندشو برو
+بهش چیزی نمیگی؟
_بلندشو(عصبانی)
دستمو گرفت و از بار بردم بیرون
+اخ دستممم جونگکوک
_ا.ت واقعا خیلی خریی
+به بابام چیزی نمیگی که؟
_به یه شرطی
+چه شرطی؟
_یه بوس از لبات بهم بدی
+چییی من نمیخوام اولین بوسم رو با تو تجربه کنم
_پس منم به بابات میگم
+ای خداا باشه...فقط اینجا باید همو ببوسیم؟
_نه بیا بریم توی ماشین
در ماشین رو برام باز کردم و رفتیم عقب نشستیم منو نشوند روی پاهاش
#فیک#وانشات#فیک_کوک#فیکشن#اسمات#کوک
۱۲.۷k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.