دیگه دوست نیستیم چون...
دیگه دوست نیستیم چون...
فیک جونگکوک
پارت۱۹
ویو می یونگ پوشیدمو یوار یه فراری مشکی شدم و شروع به حرکت کردم و رفتمجایی که کوک قرستاده بود هه تو ذهنم میگفتم چجور ادمیه؟ از چه کشوریه؟ و خلاصه خیلی برای دیدنش هیجان داشتم
بلاخره رسیدم از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل که کوکو دیدم خیلا خوشتیپ و مثل همیشه کیوت و جذاب بود رفتم کنارش و گفتم: اون دختر خوش شانسمون کجاست؟
که بلند شد هی نزدیک تر میشد که وایساد و دستمو گرفتو گفت: می یونگ سارانگه(معنی سارانگه میشه عاشقتم یا همون دوستت دارم)
با گفتن حرفش خیلی شکه شدم که بهم گفت: بهت فرصت میدم که فکر کنی ولی من خیلی دوستت دارم
و بعد دستمو کشوند و برد یر میز و غذا خوردیم
برش زمانی ب صبح:
ویو می یونگ:
با صدای اب از خواب بیدار شدم و رفتم دستشویی و کارای مربوطه رو انجام دادم بعد رفتم تا ببینم از کجا میاد که با کوک که داشت شنا میکرد مواجه شدم خیلی خیلی جذاب بود اگر ۲ ثانبه دیگه بهش نگاه میکردم...
فیک جونگکوک
پارت۱۹
ویو می یونگ پوشیدمو یوار یه فراری مشکی شدم و شروع به حرکت کردم و رفتمجایی که کوک قرستاده بود هه تو ذهنم میگفتم چجور ادمیه؟ از چه کشوریه؟ و خلاصه خیلی برای دیدنش هیجان داشتم
بلاخره رسیدم از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل که کوکو دیدم خیلا خوشتیپ و مثل همیشه کیوت و جذاب بود رفتم کنارش و گفتم: اون دختر خوش شانسمون کجاست؟
که بلند شد هی نزدیک تر میشد که وایساد و دستمو گرفتو گفت: می یونگ سارانگه(معنی سارانگه میشه عاشقتم یا همون دوستت دارم)
با گفتن حرفش خیلی شکه شدم که بهم گفت: بهت فرصت میدم که فکر کنی ولی من خیلی دوستت دارم
و بعد دستمو کشوند و برد یر میز و غذا خوردیم
برش زمانی ب صبح:
ویو می یونگ:
با صدای اب از خواب بیدار شدم و رفتم دستشویی و کارای مربوطه رو انجام دادم بعد رفتم تا ببینم از کجا میاد که با کوک که داشت شنا میکرد مواجه شدم خیلی خیلی جذاب بود اگر ۲ ثانبه دیگه بهش نگاه میکردم...
۲۵۵
۰۶ آذر ۱۴۰۳