پارت ۴۱ ازدواج اجباری
پارت ۴۱ ازدواج اجباری
ویو ا/ت
مامان بابام و هیونجین و انایتا تصمیم گرفتن منو بفرستن تایلند هم خوشحال بودم و هم ناراحت
من هنوز عاشق شوگا بودم ولی تا میومدم باهاش خوب باشم یه کاری باید میکرد
ویو شوگا
اینا تصمیم گرفتن ا/ت رو بفرست تایلند و منو بزور راضی کردن ولی من هنوز راضی نیستم ولی نمیتونم کاری کنم
ادمینتون: شوگا رفت اتاق ا/ت تا باهاش حرف بزنه
× ا/ت
_ بله .سرد.
× خوبی
_ اره .سرد.
× چرا میخوای بری تایلند
_ .گریه.
× چیشد
_ .میره بغل شوگا.
× عزیزم خوبی
_ من اصلا حالم خوب نیست شوگا همش احساس میکنم قرار بغض منو بکشه .گریه.
× من پیشتم
_ تا میام باهات خوب باشم همه چیز رو خراب میکنی .گریه.
× هی منو چرا مقصر میدونی
_ شوگا من حالم خوب نیست .گریه.
× فکر میکردم خیلی قوی تر از اینی
_ دیگه نمیتونم.گریه.
× باشه باشه اروم باش
_ .گریه.
× میخوای بریم بیرون دور بزنیم
_ حال ندارم .بغض.
× بیا بریم ناز نکن
_ باشه
ویو ا/ت
یه لباس خاص پوشیدم و تصمیم گرفتم خودمو جمع کنم ولی نمیتونستم یه میکاپ کردم چون قشنگ زیر چشمام معلوم بود که گریه کردم
( عکس میزارم )
ویو شوگا
منم یه لباس لش تیر پوشیدم که ا/ت امد
خیلی خوشگل شده بود خیلی جذاب شده بود
_ بریم
پدرت. دخترم جایی میرین
× قرار یکم ببرمش بیرون
پدرش. باشه مراقب باشین
_ خداحافظ
× خداحافظ
همه. خداحافظ
شرط پارت بعد
30:« لایک ❤️
ویو ا/ت
مامان بابام و هیونجین و انایتا تصمیم گرفتن منو بفرستن تایلند هم خوشحال بودم و هم ناراحت
من هنوز عاشق شوگا بودم ولی تا میومدم باهاش خوب باشم یه کاری باید میکرد
ویو شوگا
اینا تصمیم گرفتن ا/ت رو بفرست تایلند و منو بزور راضی کردن ولی من هنوز راضی نیستم ولی نمیتونم کاری کنم
ادمینتون: شوگا رفت اتاق ا/ت تا باهاش حرف بزنه
× ا/ت
_ بله .سرد.
× خوبی
_ اره .سرد.
× چرا میخوای بری تایلند
_ .گریه.
× چیشد
_ .میره بغل شوگا.
× عزیزم خوبی
_ من اصلا حالم خوب نیست شوگا همش احساس میکنم قرار بغض منو بکشه .گریه.
× من پیشتم
_ تا میام باهات خوب باشم همه چیز رو خراب میکنی .گریه.
× هی منو چرا مقصر میدونی
_ شوگا من حالم خوب نیست .گریه.
× فکر میکردم خیلی قوی تر از اینی
_ دیگه نمیتونم.گریه.
× باشه باشه اروم باش
_ .گریه.
× میخوای بریم بیرون دور بزنیم
_ حال ندارم .بغض.
× بیا بریم ناز نکن
_ باشه
ویو ا/ت
یه لباس خاص پوشیدم و تصمیم گرفتم خودمو جمع کنم ولی نمیتونستم یه میکاپ کردم چون قشنگ زیر چشمام معلوم بود که گریه کردم
( عکس میزارم )
ویو شوگا
منم یه لباس لش تیر پوشیدم که ا/ت امد
خیلی خوشگل شده بود خیلی جذاب شده بود
_ بریم
پدرت. دخترم جایی میرین
× قرار یکم ببرمش بیرون
پدرش. باشه مراقب باشین
_ خداحافظ
× خداحافظ
همه. خداحافظ
شرط پارت بعد
30:« لایک ❤️
۱۴.۱k
۲۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.