پارت۳

ویو ات
بیخیال شدم رفتم تو اتاقم دیدم کاری ندارم رفتم حموم بلخره بدون هیچ مزاحمی تو وان دراز کشیدم حس خوبی بود اب گرم همچی خیلی خوب بود چشمام یواش یواش سنگین شد خوابم برد با صدای زدن به در بیدار شدم
اومممم اه شت تو وان بودم این کیه دیگه ایش
کیهههه
سه ساعته نیستی مامانم گفت ببینم یه وقت نمیری(خنده)
هه نترس تا تورو نکشم نمیرم خوابم برو الان میام
دیدم رفت منم امدم بیرون لباسام عوض کردن رفتم پایین به همه سلام کردم
ماماننننننننن
چته
میگم کی برمیگردم خونه
امشب که نمیشه تو دیگه شوهر داری دخترم شوهر
براچی؟
مهمون داریم
کیه؟
دوست تهیونگ یعنی رفیقاش ماهم میریم بیرون
اهان اوک میشه منم بیام
نه زنونس
ایش باش
چند ساعت بعدـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نیاز به هوای تازه داشتم رفتم رو تاب بیرون نشستم
هوممممم اخیشش که چند نفر امدن اول تعجب کردم ولی بعدش گفتم حتما دوستا تهیونگن
یکیشون همش نگام میکرد و بعد رفت یجوری شدم بعد چند دقیقه رفتم برم تو اتاقم که بو الکل میومد همشون مس بودنن واییی خداا فاککک اهمیت ندارم رفتم تو اتاقم بخوابم
یک ساعت بعد::::::::::
با حس چیزی بیدار شدم یه مرده بالا سرم بود داشت نازم میکرد معلوم بود مسته
برو بیرون
نه دیگه (مستی)
گفتم برو بیرونننن(جیغ)
هیسسسس امد دهنم با دستش گرفت دستش میبرد سمت لباسم گریم گرفت با تموم وجودم تهیونگ صدا کردم
ویو ته
اره اره تو راست میگی ول.....
این صدا ات نیست؟؟
شاید داره بام شوخی میکنه نرفتم ولی نگران شدم رفتم بالا تو اتاق دیدم دوستم داره به ات دست درازی میکنه کشیدمش اون ور از خونم بیرونشون کردم
این چیه(عربده)
بروو گمشو ازت متنفرممممم(داد گریه)
پاهام شل شد افتادم
ات ات؟
ناخودا گاه بغلش کردم تو بغلم گریه میکرد
هقق بسه دیگه بروو بیرون من ازش بدم میاد چرا بغلم کرد چرا تکون نخوردم اشکام پاک کردم گفتم نههه اون ادم زندگیت نیست نه(اتفاقا 👺)
تمام بابا یه لایک کنی بد نیستا فقط بخون رد شو خو زحمت به خودد بده😑عه