پارت (3)
پارت (3)
نام: اتک on توکیو
در همین خر تو خر ها یک دفعه یه ظرف بزرگ غذا افتاد
ساشا روانی شد به همه حمله کرد
همه داشتن همدیگه رو میزدن
به جز لیوای هانجی اروین این عزیزان در حال تماشا بودن 눈_눈
اروین داد زد گفت: Shinzou wo Sasageyo
همه ساکت شدن اما ساشا چان هنوز داشت دیگران رو جر میداد رفت سمت انی
انی ژان یه حرکت رزمی زد ساشا به اسمون ها رفت *_*
همه نسشتن سر میز *صبحونه رو خوردن*
همه وارد زمین شدن تا تمرینات رو شروع کنن...
اروین: بچه ها امروز هانجی مربی هست
هانجی:خوب بچه ها تمرینات رو شروع کنید
جان: فرمانده هانجی میکاسا ارن نیستن
ارمین به خاطر اینکه حرص جان رو در بیار گفت: من دیدمشون با هم بودن.
جان از عصبانیت گوجه فرنگی شده بود گفت: یعنی یعنی ارمین الاننن گفتی ارن میکاسا با هم بودننننننن
ارمین: اره
انی: خوب حالا الان میان ಠ_ಠ
جان با داد: یکی بره دنبالشون الان میکاسا اسیب میبینه
همع به جان خیره شده بودن. جان: چیه چرا این جوری نگا میکنید راست میگم خوب
ا/ت: جان ارن حواسش به میکاسا هسن چیزی نمیشه چرا چرا پرت میگی.؟ ــــــ؟
جان با لحن تیکه:یادم رفته بودن همیشه میکاسا مواظب ارن هست
ارمین خواست بره سمت جان ا/ت جلوشو گرفت گفت:....
さよなら 🧋
نام: اتک on توکیو
در همین خر تو خر ها یک دفعه یه ظرف بزرگ غذا افتاد
ساشا روانی شد به همه حمله کرد
همه داشتن همدیگه رو میزدن
به جز لیوای هانجی اروین این عزیزان در حال تماشا بودن 눈_눈
اروین داد زد گفت: Shinzou wo Sasageyo
همه ساکت شدن اما ساشا چان هنوز داشت دیگران رو جر میداد رفت سمت انی
انی ژان یه حرکت رزمی زد ساشا به اسمون ها رفت *_*
همه نسشتن سر میز *صبحونه رو خوردن*
همه وارد زمین شدن تا تمرینات رو شروع کنن...
اروین: بچه ها امروز هانجی مربی هست
هانجی:خوب بچه ها تمرینات رو شروع کنید
جان: فرمانده هانجی میکاسا ارن نیستن
ارمین به خاطر اینکه حرص جان رو در بیار گفت: من دیدمشون با هم بودن.
جان از عصبانیت گوجه فرنگی شده بود گفت: یعنی یعنی ارمین الاننن گفتی ارن میکاسا با هم بودننننننن
ارمین: اره
انی: خوب حالا الان میان ಠ_ಠ
جان با داد: یکی بره دنبالشون الان میکاسا اسیب میبینه
همع به جان خیره شده بودن. جان: چیه چرا این جوری نگا میکنید راست میگم خوب
ا/ت: جان ارن حواسش به میکاسا هسن چیزی نمیشه چرا چرا پرت میگی.؟ ــــــ؟
جان با لحن تیکه:یادم رفته بودن همیشه میکاسا مواظب ارن هست
ارمین خواست بره سمت جان ا/ت جلوشو گرفت گفت:....
さよなら 🧋
۱.۴k
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.