💙BLUE💙(pt6)
💙ویو کوک💙
رفتیم و دیدیم…
چه کاخ بزرگی دارن…
رفتیم زنگ رو زدیم…
💚ویو ته💚
اااا یونجی خواستم در رو باز کنم که…
جیمین:دیوونه شدی…!؟
ته:چرا!؟
جیمین:خب اگر بیاد تو میفهمه مافیاییم…!
ته:از الان میخوای به زن داداشت دروغ بگی!؟
جیمین:اگر لازم باشه آره😁
ته:خیلی خری😑
به هر حال در رو باز کردم…
💜ویو یونجی💜
رفتیم تو و نخوام دروغ بگم…
خیلی ترسناک بود😱
روی دیوار ها پر از چاقو و تفنگ بود🔪
رفتیم بالا…
یونجی:قضیه این چاقو ها و تفنگ ها چیه !؟😑
ته:ببین ما…
که یهویی صدای زنگ خطر اومد و…
خماری…😈
ببخشید اگه بد بود❤️🩹
یادتون باشه فیک ها ساخته ی ذهن ما هستند💙
راستی بچه ها این مگه قرار نبود کمدی باشه…
چرا مافیایی،عاشقانه شد یهو😂
رفتیم و دیدیم…
چه کاخ بزرگی دارن…
رفتیم زنگ رو زدیم…
💚ویو ته💚
اااا یونجی خواستم در رو باز کنم که…
جیمین:دیوونه شدی…!؟
ته:چرا!؟
جیمین:خب اگر بیاد تو میفهمه مافیاییم…!
ته:از الان میخوای به زن داداشت دروغ بگی!؟
جیمین:اگر لازم باشه آره😁
ته:خیلی خری😑
به هر حال در رو باز کردم…
💜ویو یونجی💜
رفتیم تو و نخوام دروغ بگم…
خیلی ترسناک بود😱
روی دیوار ها پر از چاقو و تفنگ بود🔪
رفتیم بالا…
یونجی:قضیه این چاقو ها و تفنگ ها چیه !؟😑
ته:ببین ما…
که یهویی صدای زنگ خطر اومد و…
خماری…😈
ببخشید اگه بد بود❤️🩹
یادتون باشه فیک ها ساخته ی ذهن ما هستند💙
راستی بچه ها این مگه قرار نبود کمدی باشه…
چرا مافیایی،عاشقانه شد یهو😂
۳.۱k
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.