🍷🌑وقتی مافیا بود....🍷🌑 part :۳۱
+(با دهن پر )اومممم کوک بسه دیگه نمیخوام
_عه چیزی نخوردی که بخور دکتر گفت باید چیزای مقوی بخوری ،عسل و خامه میخوری ؟
+کوکی بخدا میل ندارم گشنم نیست دیگه
_اوکی اما بیرون برات یچی میخرم بخور به عنوان یه مریض کم خوردی
+باشه ،بریم حاضر بشیم (عکسشو میزارم)
توی ماشین:
_خب کجا دوست داری بری خوشگلم
+کوک یچی بگم قبول میکنی؟
_بستگی دار...
+نه کوک اول بگو
_اره عشقم بگو
+میشه بریم خونه ی بابام یکم باهاشون حرف بزنیم
_بعد از اون اتفاق هنوزم به فکر عمومی ؟باورم نمیشه اون اینهمه بدی بهت کرد هنوزم داری بهش میگی بابا؟(کمی داد)
+(بغض کرد)
_اوه ببخشید زندگیم صدام رفت بالا(با ملایمت )آخه دوست ندارم تو چیزیت بشه باز همین دیروز داشتم از دستت میدادم 🙁😢
+میدونم ،اما نمیتونم به کسی که یک عمر بهش گفتم بابا چیز دیگه ای بگم،دوست دارم حرفای اونارو بشنوم ،میدونم زیاد سختی کشیدم داشتم میمردم اما هرچی که بگی اون باز بابای منه خواهش میکنم بریم
_باشه زندگیم من با این قلب مهربونت چیکار کنم
+😄
پرش زمانی خونه ی بابای ا.ت :
توی ماشین نشستن .
_ا.ت هرچی گفتن یا هرچی شنیدی ناراحت ؟
+نمیشم
_اگر بهت بی احترامی کردن گریه؟
+نمیکنم
_اگر درمورد من چرند گفتن تا من و تو رو از هم جدا کنن قبول ؟
+نمیکنم
_گفتن باهاشون جایی بری قبول ؟
+نمیکنم
_اگ...
+کوککک باشهه باشهه به قرآن چیزیم نمیشه بریم دیگه
_اوکی
پیاده شدن و دست توی دست هم رفتن سمت عمارت جئون
(علامت خدمتکار۰)
۰بله بفرمای..اوه آقای جئون خوش آمدید بفرمایین ،خانم جئون خوش آمدید
رفتن تو که با بابا و مامان ا.ت رو به رو شدن و کوک دست اون رو محکم تر گرفت
(علامت پدر ا.ت /علامت مادر ا.ت؟علامت ا.ت +علامت کوک_)
؟اوه دخترم خوش اومدی
رفت تا بغلش کنه که یهو کوک ا.ت رو سمت خودش کشید و مادر برگشت سر جاش .
_ا.ت یه سوالایی ازتون داره فقط اومده جواب اونارو بگیره و بریم
/کجا برین ؟یا بهتره بگم با تو کجا بره؟
_(نیشخند)
رفتن نشستن
+خب من میدونم که شما پدر و مادر واقعی من نیستین و دلیلش هم که معلومه چرا (نیشخند)فقط میخوام بدونم شما منو از کجا آوردین ؟
؟چی !ا.ت مستی ؟
+نه ولی کاش مست بودم و کاش توهم زده بودم !
/د..
+به من نگو دخترم !
/با چه جرعت...
_با جرعتی که من بهش دادم
/هه ا.ت این دنبال مال و اموال ماعه حرف اینو باور نکن
+اتفاقا تازه فرق بین دوست و دشمن رو فهمیدم و الآنم جواب سوالمو میخوام !
؟اره..آره تو بچه ی ما نیستی ..اما ..اما ا.ت خواهش میکنم از پیشمون نرو تو کوک رو نمیشناسی کوک زن ...
+بسهههه مامانننن خسته نشدی از دروغ گفتن !!نمیخوای بس کنییی !کوک کل زندگی منه فک کردین من با حرفای شما از کوک جدا میشم (داد)
_ا.ت پاشو بریم
حمایت پلیز 🌑
_عه چیزی نخوردی که بخور دکتر گفت باید چیزای مقوی بخوری ،عسل و خامه میخوری ؟
+کوکی بخدا میل ندارم گشنم نیست دیگه
_اوکی اما بیرون برات یچی میخرم بخور به عنوان یه مریض کم خوردی
+باشه ،بریم حاضر بشیم (عکسشو میزارم)
توی ماشین:
_خب کجا دوست داری بری خوشگلم
+کوک یچی بگم قبول میکنی؟
_بستگی دار...
+نه کوک اول بگو
_اره عشقم بگو
+میشه بریم خونه ی بابام یکم باهاشون حرف بزنیم
_بعد از اون اتفاق هنوزم به فکر عمومی ؟باورم نمیشه اون اینهمه بدی بهت کرد هنوزم داری بهش میگی بابا؟(کمی داد)
+(بغض کرد)
_اوه ببخشید زندگیم صدام رفت بالا(با ملایمت )آخه دوست ندارم تو چیزیت بشه باز همین دیروز داشتم از دستت میدادم 🙁😢
+میدونم ،اما نمیتونم به کسی که یک عمر بهش گفتم بابا چیز دیگه ای بگم،دوست دارم حرفای اونارو بشنوم ،میدونم زیاد سختی کشیدم داشتم میمردم اما هرچی که بگی اون باز بابای منه خواهش میکنم بریم
_باشه زندگیم من با این قلب مهربونت چیکار کنم
+😄
پرش زمانی خونه ی بابای ا.ت :
توی ماشین نشستن .
_ا.ت هرچی گفتن یا هرچی شنیدی ناراحت ؟
+نمیشم
_اگر بهت بی احترامی کردن گریه؟
+نمیکنم
_اگر درمورد من چرند گفتن تا من و تو رو از هم جدا کنن قبول ؟
+نمیکنم
_گفتن باهاشون جایی بری قبول ؟
+نمیکنم
_اگ...
+کوککک باشهه باشهه به قرآن چیزیم نمیشه بریم دیگه
_اوکی
پیاده شدن و دست توی دست هم رفتن سمت عمارت جئون
(علامت خدمتکار۰)
۰بله بفرمای..اوه آقای جئون خوش آمدید بفرمایین ،خانم جئون خوش آمدید
رفتن تو که با بابا و مامان ا.ت رو به رو شدن و کوک دست اون رو محکم تر گرفت
(علامت پدر ا.ت /علامت مادر ا.ت؟علامت ا.ت +علامت کوک_)
؟اوه دخترم خوش اومدی
رفت تا بغلش کنه که یهو کوک ا.ت رو سمت خودش کشید و مادر برگشت سر جاش .
_ا.ت یه سوالایی ازتون داره فقط اومده جواب اونارو بگیره و بریم
/کجا برین ؟یا بهتره بگم با تو کجا بره؟
_(نیشخند)
رفتن نشستن
+خب من میدونم که شما پدر و مادر واقعی من نیستین و دلیلش هم که معلومه چرا (نیشخند)فقط میخوام بدونم شما منو از کجا آوردین ؟
؟چی !ا.ت مستی ؟
+نه ولی کاش مست بودم و کاش توهم زده بودم !
/د..
+به من نگو دخترم !
/با چه جرعت...
_با جرعتی که من بهش دادم
/هه ا.ت این دنبال مال و اموال ماعه حرف اینو باور نکن
+اتفاقا تازه فرق بین دوست و دشمن رو فهمیدم و الآنم جواب سوالمو میخوام !
؟اره..آره تو بچه ی ما نیستی ..اما ..اما ا.ت خواهش میکنم از پیشمون نرو تو کوک رو نمیشناسی کوک زن ...
+بسهههه مامانننن خسته نشدی از دروغ گفتن !!نمیخوای بس کنییی !کوک کل زندگی منه فک کردین من با حرفای شما از کوک جدا میشم (داد)
_ا.ت پاشو بریم
حمایت پلیز 🌑
۱۱.۵k
۰۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.