فیک جونگ کوک فصل ۲ پارت ۱۲
یک هفته بعد
از زبان ا/ت
الان یک هفتس از ترسم بیرون نمیرم کوک میگه بیا خونه رو عوض کنیم تا راحت باشیم منم قبول کردم و تو این یک هفته نصف وسایلمون رو جمع کردم خونه ای که کوک گرفته خیلی بزرگه ۳ خوابه و مبلس بخاطر همین فقط وسایل خودمون رو میبریم ولی همونا هم خیلی زیاده
پایان از زبان ا/ت
_سلام
*شلام بابا
+سلام عزیزم
*بگلم کن
_بیا بغلم قشنگم
+من چی
_تو هم بیا بغلم
+😊😊😊
_انقدر دوست دارید بغلتون کنم؟
*آله
+اوهوم
_پس از این به بعد بیشتر بغلتون میکنم
(ا/ت و جونگ سو از کوک جدا شدن)
+گشنت نیست
_چرا اتفاقا خیلی گوشنمه
+نیم ساعت تأمل کن شام آماده میشه
_باشه پس من میرم حموم
+اوکی
از زبان نویسنده
(یهو زنگ در خونه خورد و کوک از راه پله ها اومد پایین و به ا/ت گفت کیه که ا/ت گفت معلوم نیست بعدش یک نفر داشت میکوبید به در که جونگ کوک به ا/ت گفت برو بالا چراغ روشن نکن وسایل جمع کن باید از خونه بریم بیرون ا/ت از ترسش سرش و تکون داد که یهو جونگ سو از ترس گریه کرد) _هیسس نباید صدامون رو بشنون
*😭😭😭😭😭
+میشه بری بالا برای ۳ تا مون لباس برداری منم دارو وسایل جونگ سو رو برمیدارم
_باشه بدش بغل من
+بیا (جونگ سو رو داد بغل کوک که کوک رفت بالا و میخواست لباس جمع کنه
(ی نکته چون میخواستن خونشون رو عوض کنن وسایل ها بسته بندی شده بود بخاطر همین چندتا از کارتون های وسایل هارو هم بر داشتند که اگر نتونستند برگردن وسایل مورد نیاز رو داشته باشن)
+کوک من آمادم
_منم امادم
+جونگ سو کو
_خوابه
+بدش بغلم
_بیا
_میتونی از دیوار بپری
+اره ولی جونگ سو چی
_اونو من میبرم بیا بریم تو حیاط پشتی باید سوار ماشین حیاط پشتی بشیم و از جاده پشتی بریم
+باش
_ولی تو باید رانندگی کنی
+باشه فقط بیا بریم
_بریم فقط مراقب باش چون وسایل ها زیادن
+اوهوم
۱۰ لایک
شرط فقط همینه
از زبان ا/ت
الان یک هفتس از ترسم بیرون نمیرم کوک میگه بیا خونه رو عوض کنیم تا راحت باشیم منم قبول کردم و تو این یک هفته نصف وسایلمون رو جمع کردم خونه ای که کوک گرفته خیلی بزرگه ۳ خوابه و مبلس بخاطر همین فقط وسایل خودمون رو میبریم ولی همونا هم خیلی زیاده
پایان از زبان ا/ت
_سلام
*شلام بابا
+سلام عزیزم
*بگلم کن
_بیا بغلم قشنگم
+من چی
_تو هم بیا بغلم
+😊😊😊
_انقدر دوست دارید بغلتون کنم؟
*آله
+اوهوم
_پس از این به بعد بیشتر بغلتون میکنم
(ا/ت و جونگ سو از کوک جدا شدن)
+گشنت نیست
_چرا اتفاقا خیلی گوشنمه
+نیم ساعت تأمل کن شام آماده میشه
_باشه پس من میرم حموم
+اوکی
از زبان نویسنده
(یهو زنگ در خونه خورد و کوک از راه پله ها اومد پایین و به ا/ت گفت کیه که ا/ت گفت معلوم نیست بعدش یک نفر داشت میکوبید به در که جونگ کوک به ا/ت گفت برو بالا چراغ روشن نکن وسایل جمع کن باید از خونه بریم بیرون ا/ت از ترسش سرش و تکون داد که یهو جونگ سو از ترس گریه کرد) _هیسس نباید صدامون رو بشنون
*😭😭😭😭😭
+میشه بری بالا برای ۳ تا مون لباس برداری منم دارو وسایل جونگ سو رو برمیدارم
_باشه بدش بغل من
+بیا (جونگ سو رو داد بغل کوک که کوک رفت بالا و میخواست لباس جمع کنه
(ی نکته چون میخواستن خونشون رو عوض کنن وسایل ها بسته بندی شده بود بخاطر همین چندتا از کارتون های وسایل هارو هم بر داشتند که اگر نتونستند برگردن وسایل مورد نیاز رو داشته باشن)
+کوک من آمادم
_منم امادم
+جونگ سو کو
_خوابه
+بدش بغلم
_بیا
_میتونی از دیوار بپری
+اره ولی جونگ سو چی
_اونو من میبرم بیا بریم تو حیاط پشتی باید سوار ماشین حیاط پشتی بشیم و از جاده پشتی بریم
+باش
_ولی تو باید رانندگی کنی
+باشه فقط بیا بریم
_بریم فقط مراقب باش چون وسایل ها زیادن
+اوهوم
۱۰ لایک
شرط فقط همینه
۶۸.۶k
۲۰ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.