✦✧✧ - ✧✧✦ اجـبــار p▪︎¹³
_تو چرا همش اینجوری میکنی خب لباسام اینجا بود چیکار میکردم
اینو گفتم و سریع در رفتم
+منظورش چی بود که چرا همش اینجوری میکنی؟
شب:
آخ چقد خسته شدم حوصله شام و ندارم میرم بخوابم
رفتم خوابیدم ولی نصف شب بیدار شدم و گشنم بود(مث منه🙂)
رفتم سر یخچال چقد آشپزخونه تاریک بود میخواستم لامپ و روشن کنم که پام گیر کرد به یه چیزی و داشتم میافتادم که دستی دور کمرم حلقه شد و من و کشید سمت خودش جیغ خفه ای زدم که صدای جونگ کوک اومد
+منم نترس
رفت لامپ و روشن کرد
+بیشتر مواظب باش شاید دفعه ی دیگه من نباشم
_م...ممنو..ن
_تو هم گشنته
+نه اومدم آب بخورم
فردا) از زبان جونگ کوک:
امروز باید بریم شرکت رفتم و یه دوش گرفتم اومدم صبحانه حاضر کنم
+ا/ت چرا بیدار نمیشه، برم بیدارش کنم یا نه؟
رفتم ا/ت و بیدار کنم وارد اتاقش شدم بله همونطور که حدس زدم خواب بود رفتم نزدیک میخواستم بیدارش کنم ولی دلم نیومد خیلی کیوت خوابیده بود داشتم نگاش میکردم که کم کم خودش بیدار شد
_چیشده
+هیچی.....باید بریم شرکت میخواستم بیدارت کنم
#فیک #فیک_جونگکوک #بی_تی_اس
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook
اینو گفتم و سریع در رفتم
+منظورش چی بود که چرا همش اینجوری میکنی؟
شب:
آخ چقد خسته شدم حوصله شام و ندارم میرم بخوابم
رفتم خوابیدم ولی نصف شب بیدار شدم و گشنم بود(مث منه🙂)
رفتم سر یخچال چقد آشپزخونه تاریک بود میخواستم لامپ و روشن کنم که پام گیر کرد به یه چیزی و داشتم میافتادم که دستی دور کمرم حلقه شد و من و کشید سمت خودش جیغ خفه ای زدم که صدای جونگ کوک اومد
+منم نترس
رفت لامپ و روشن کرد
+بیشتر مواظب باش شاید دفعه ی دیگه من نباشم
_م...ممنو..ن
_تو هم گشنته
+نه اومدم آب بخورم
فردا) از زبان جونگ کوک:
امروز باید بریم شرکت رفتم و یه دوش گرفتم اومدم صبحانه حاضر کنم
+ا/ت چرا بیدار نمیشه، برم بیدارش کنم یا نه؟
رفتم ا/ت و بیدار کنم وارد اتاقش شدم بله همونطور که حدس زدم خواب بود رفتم نزدیک میخواستم بیدارش کنم ولی دلم نیومد خیلی کیوت خوابیده بود داشتم نگاش میکردم که کم کم خودش بیدار شد
_چیشده
+هیچی.....باید بریم شرکت میخواستم بیدارت کنم
#فیک #فیک_جونگکوک #بی_تی_اس
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook
۱۴.۳k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.