فیک جین (My sweet love) part2
یونجی ویو :
تو اتاقم نشسته بودم و داشتم به بدبختیام فک میکردم که صدای در اومد حتما جیمینه رفتم پایین تا بش بگم چرا دیشب نیومد که یه دختره رو کنارش دیدم
یونجی: سلام... اوپا این کیه؟
جیمین: عا یادم رف معرفی کنم دوست دخترمه میچا
یونجی: خو.. خوشبختم
میچا: منم همینطور
جیمین: خوب میچا اتاقت اونجاست برو وسایلتو بزار من الان میام
میچا رفتتت
یونجی: جیمین یه دیقه بیا بشین
جیمین: هومم جانم؟
یونجی: خب بگو ببینم چجوری باهم اشنا شدید؟ تاحالا رابطه داشتید؟
جیمین: همکارمه دیشب رفتم برسونمش گف میرم بار منم باهاش رفتم و خیلی خوردم و بهش اعتراف کردم و بعدش چون حالم خوب نبود و ادرس خونه رو بلد نبود منو برد خونه شون و صبشم بم. گفت باهام قرار میزاره
یونجی: امم حالا چند سالش هست اسمش چیه؟
جیمین: اسمش کیم میچاست ۲۶ سالشه
یونجی: هیمم اوکی
بعد از اینکه یکم از جیمین اطلاعات گرفتم رفتم تو اتاقم
و رو تختم ولو شدم و بعد چند دقیقه خابم
ا
لایک=۷
کامنت=۸
تو اتاقم نشسته بودم و داشتم به بدبختیام فک میکردم که صدای در اومد حتما جیمینه رفتم پایین تا بش بگم چرا دیشب نیومد که یه دختره رو کنارش دیدم
یونجی: سلام... اوپا این کیه؟
جیمین: عا یادم رف معرفی کنم دوست دخترمه میچا
یونجی: خو.. خوشبختم
میچا: منم همینطور
جیمین: خوب میچا اتاقت اونجاست برو وسایلتو بزار من الان میام
میچا رفتتت
یونجی: جیمین یه دیقه بیا بشین
جیمین: هومم جانم؟
یونجی: خب بگو ببینم چجوری باهم اشنا شدید؟ تاحالا رابطه داشتید؟
جیمین: همکارمه دیشب رفتم برسونمش گف میرم بار منم باهاش رفتم و خیلی خوردم و بهش اعتراف کردم و بعدش چون حالم خوب نبود و ادرس خونه رو بلد نبود منو برد خونه شون و صبشم بم. گفت باهام قرار میزاره
یونجی: امم حالا چند سالش هست اسمش چیه؟
جیمین: اسمش کیم میچاست ۲۶ سالشه
یونجی: هیمم اوکی
بعد از اینکه یکم از جیمین اطلاعات گرفتم رفتم تو اتاقم
و رو تختم ولو شدم و بعد چند دقیقه خابم
ا
لایک=۷
کامنت=۸
۶.۷k
۰۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.