(پارت چهاردهم)
(پارت چهاردهم)
کوک: خفه شوجنده برام مهم نیست
(کوک دیکشو وارد ات کردو)
ات: ددی اگه تهیونگ و جیمین اینجا بودن و میدونستن من پریودم و اینکارو باهام نمیکردن ازت متنفرم
کوک: خب درک که پریودی هرزه از من متنفری
(بعد هشت راند بدن سفید کبودو سوراخ خونیه ات روی تخت افتاد دقیقا مثل یه جناره کوک بلند شد و به ات اسپنکت زد و شلاق رو برداشت و کتکش زد)
کوک: ازمن متنفری هرزه به خاطر این حرفت میکشمت
(بعدش سیخ رو داغ کرد و به نوک نیپلای ات زود و ات جیغ میکشید و گریه میکردو)
ات: ددی غلت کردم (جیغ گریه) احححح(جیغ)
(کوک بعد نیم ساعت زدن ات رفت و پنجرت رو باز کردو سیگارش رو روشن کرد یکمی از سیگارو کشید و بعد نزدیک ات شد ات به خودش میپیچید و گریه میکردو ناله های شیدید میکرد)
کوک: پاتو باز کن(سرد بم)
ات: بابایی لطفا
(کوک به زور پاهای ات رو بازکرد و سیگارشو نزدیک سوراخ ات کرد)
ات: ددی نه داغه لطفا
(کوک سیگارشو چسبوند به پوصی ات و ات جیغ کشید)
ات: احح ایی ددی ازت بدم میاد ازت متنفرم(جیغ)
(کوک از اتاق خارج شد و ات رو تنها گذاشت کوک رفت حمام و اومد بیرون و رامن پخت)
ویو ات
بوی رامن میومد ددی داره رامن میخوره
(کوک وارد اتاق شد)(شکم ات صدا داد)
کوک: گشنته؟
ات: اوهم
کوک:برام مهم نیست
(شرایط برای پارت بعدی70تا لایک)
کوک: خفه شوجنده برام مهم نیست
(کوک دیکشو وارد ات کردو)
ات: ددی اگه تهیونگ و جیمین اینجا بودن و میدونستن من پریودم و اینکارو باهام نمیکردن ازت متنفرم
کوک: خب درک که پریودی هرزه از من متنفری
(بعد هشت راند بدن سفید کبودو سوراخ خونیه ات روی تخت افتاد دقیقا مثل یه جناره کوک بلند شد و به ات اسپنکت زد و شلاق رو برداشت و کتکش زد)
کوک: ازمن متنفری هرزه به خاطر این حرفت میکشمت
(بعدش سیخ رو داغ کرد و به نوک نیپلای ات زود و ات جیغ میکشید و گریه میکردو)
ات: ددی غلت کردم (جیغ گریه) احححح(جیغ)
(کوک بعد نیم ساعت زدن ات رفت و پنجرت رو باز کردو سیگارش رو روشن کرد یکمی از سیگارو کشید و بعد نزدیک ات شد ات به خودش میپیچید و گریه میکردو ناله های شیدید میکرد)
کوک: پاتو باز کن(سرد بم)
ات: بابایی لطفا
(کوک به زور پاهای ات رو بازکرد و سیگارشو نزدیک سوراخ ات کرد)
ات: ددی نه داغه لطفا
(کوک سیگارشو چسبوند به پوصی ات و ات جیغ کشید)
ات: احح ایی ددی ازت بدم میاد ازت متنفرم(جیغ)
(کوک از اتاق خارج شد و ات رو تنها گذاشت کوک رفت حمام و اومد بیرون و رامن پخت)
ویو ات
بوی رامن میومد ددی داره رامن میخوره
(کوک وارد اتاق شد)(شکم ات صدا داد)
کوک: گشنته؟
ات: اوهم
کوک:برام مهم نیست
(شرایط برای پارت بعدی70تا لایک)
۱۵.۴k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.