از قهرمانی در جنگ تا قهرمانی در ورزش
از قهرمانی در جنگ تا قهرمانی در ورزش
جانباز محمدی بعد از جانبازی درکنج عزلت نماند و تمرینات ورزشی خود را جدی تر از همیشه دنبال کرد. او می گوید: سال 64 بود و من ماه های متوالی تمرینات استخرم را زیرنظر استاد قیاسی دنبال می کردم. شنای قورباغه، کرال سینه، کرال پشت و پروانه و همه این شناها را در کمتر از یک سال آموختم. شاید برایتان جالب باشد، هفته ای سه بار با موتور سه چرخه ای به استخر سعدآباد می رفتم و از آن جا هم به آسایشگاه بر می گشتم. همان سال بنیاد شهید یک دوره مسابقه شنا برای جانبازان مشهدی برگزار کرد و من در میان همه شناگران به مدال طلا رسیدم. این مدال اولین مدال طلای من در رشته شنا بود و خیلی هم چسبید.او ادامه می دهد: از آن به بعد بود که باز هم رنگ طلایی مدال طلا را به لطف خدا و اراده ای که برای پیروزی داشتم، به چشمانم دیدم. زیر نظر استاد قیاسی خطاهای کاری ام را برطرف کردم تا در مسابقات جانبازان و معلولان استان شرکت کنم.
خدا را شکر این بار هم مدال طلا قسمت ام شد. سال 65 که رسید، خودم را برای بزرگ ترین آوردگاه شنای جانبازان و معلولان در کشور آماده کردم و خدا را شکر این بار نیز خوش رنگ ترین مدال نصیب ام شد.او لبخندی می زند و ادامه می دهد: مدال طلایم را جلوی آینه پیکانم آویزان کردم. دوستانم که سوار ماشین ام می شدند ماجرا را سوال می کردند و مشتاق شنیدن می شدند. در همان ایام بود که تصمیم گرفتم درس های گذشته را دوباره آغاز کنم. مدرک اول دبیرستان چیزی نبود که برای من رضایت بخش باشد. با استادان قرآنی هم هماهنگ کردم برای تکمیل آموزش قرآن ...
اولین حضور در تیم ملی
بعد از سال ها قهرمانی پیاپی در مسابقات قهرمانی کشور، در اولین فراخوان تیم ملی جانبازان و معلولان کشور از محمد محمدی هم دعوت کردند. مسابقات «استوک من ویل» در پیش بود اما او به دلیل تقارن ازدواجش به این مسابقات نرفت. به جای او جواد سعادتمند و شهید علی اکبر سلطانی راهی شدند و صاحب عنوان شدند. او که عزمش را برای موفقیت در مسابقات بسیاری جزم کرده بود، این بار در سال 70 موفق شد دیپلم اش را بگیرد و در دانشگاه فردوسی در رشته الهیات به جرگه دانشجویان بپیوندد.
اولین مدال طلای شنای معلولان ایران در جهان
موفقیت های محمد ادامه دارد. او بعد از بازگشت از سفر حج تمتع، در سال 83 دوباره به اردوی تیم ملی می رود و بعد از مدتی برای اولین بار تیم راهی مسابقات جهانی 2007 چین تایپه می شود. گزینش ها برای این مسابقات بسیار سخت است. از سراسر کشور 70 نفر انتخاب می شوند، در مرحله بعد این تعداد به 35 سپس به 15 نفر می رسد.او می گوید: راهی این آوردگاه سخت شدیم. با تمام توان تلاش کردم. در روز مسابقه به یاد بچه های غواص هور بودم. انرژی مضاعفی گرفته بودم... تا چشم باز کردم نام خودم را به عنوان نفر اول دیدم و اولین مدال طلای جهانی جانبازان و معلولان ایران را به گردن آویختم و در آن خوشحالی به یاد شهدای غواص اشک می ریختم. در همان مسابقات در رشته کرال پشت مدال طلا و در یکی دیگر از رشته ها مدال برنز به دست آوردم.محمد محمدی بعد از این مسابقات نیز به موفقیت های زیادی دست یافت. او می گوید: یکی از نمونه های موفقیت ام در مسابقات idm آلمان بود که ستاره مسابقات شدم و سه مدال طلا، سه نقره و سه برنز به دست آوردم.
افتخاراتی به نام قرآن
این جانباز سرفراز به جز موفقیت های متعدد ورزشی، به تعالی و رشد شگرفی در مسابقات قرآنی دست یافته است. محمدی می گوید: در سال 75 گروه قرآنی «عترت النبی» را تشکیل دادم.او درباره افتخارات قرآنی اش نیز می گوید: در سال 76 برای قرائت قرآن به کشور بوسنی و هرزگوین سفر کردیم. سفر به استانبول با گروه عترت النبی، سفر به سری لانکا و اوگاندا از دیگر یادمان های حضور قرآنی اوست.
این جانباز 70 درصد دیدار با رهبر معظم انقلاب و تشویق های ایشان را از راهگشاترین خاطرات ماندگارش می داند و می گوید: سال 87 بود. در مسابقات رتبه اول را کسب کرده بودیم و قرار بود آقا را از نزدیک زیارت کنیم. با گروه عترت النبی برنامه خوبی اجرا کردیم و بعد از اجرا آقا فرمودند «شما به حق در مسابقات قرآنی اول شدید.»
جانباز محمدی بعد از جانبازی درکنج عزلت نماند و تمرینات ورزشی خود را جدی تر از همیشه دنبال کرد. او می گوید: سال 64 بود و من ماه های متوالی تمرینات استخرم را زیرنظر استاد قیاسی دنبال می کردم. شنای قورباغه، کرال سینه، کرال پشت و پروانه و همه این شناها را در کمتر از یک سال آموختم. شاید برایتان جالب باشد، هفته ای سه بار با موتور سه چرخه ای به استخر سعدآباد می رفتم و از آن جا هم به آسایشگاه بر می گشتم. همان سال بنیاد شهید یک دوره مسابقه شنا برای جانبازان مشهدی برگزار کرد و من در میان همه شناگران به مدال طلا رسیدم. این مدال اولین مدال طلای من در رشته شنا بود و خیلی هم چسبید.او ادامه می دهد: از آن به بعد بود که باز هم رنگ طلایی مدال طلا را به لطف خدا و اراده ای که برای پیروزی داشتم، به چشمانم دیدم. زیر نظر استاد قیاسی خطاهای کاری ام را برطرف کردم تا در مسابقات جانبازان و معلولان استان شرکت کنم.
خدا را شکر این بار هم مدال طلا قسمت ام شد. سال 65 که رسید، خودم را برای بزرگ ترین آوردگاه شنای جانبازان و معلولان در کشور آماده کردم و خدا را شکر این بار نیز خوش رنگ ترین مدال نصیب ام شد.او لبخندی می زند و ادامه می دهد: مدال طلایم را جلوی آینه پیکانم آویزان کردم. دوستانم که سوار ماشین ام می شدند ماجرا را سوال می کردند و مشتاق شنیدن می شدند. در همان ایام بود که تصمیم گرفتم درس های گذشته را دوباره آغاز کنم. مدرک اول دبیرستان چیزی نبود که برای من رضایت بخش باشد. با استادان قرآنی هم هماهنگ کردم برای تکمیل آموزش قرآن ...
اولین حضور در تیم ملی
بعد از سال ها قهرمانی پیاپی در مسابقات قهرمانی کشور، در اولین فراخوان تیم ملی جانبازان و معلولان کشور از محمد محمدی هم دعوت کردند. مسابقات «استوک من ویل» در پیش بود اما او به دلیل تقارن ازدواجش به این مسابقات نرفت. به جای او جواد سعادتمند و شهید علی اکبر سلطانی راهی شدند و صاحب عنوان شدند. او که عزمش را برای موفقیت در مسابقات بسیاری جزم کرده بود، این بار در سال 70 موفق شد دیپلم اش را بگیرد و در دانشگاه فردوسی در رشته الهیات به جرگه دانشجویان بپیوندد.
اولین مدال طلای شنای معلولان ایران در جهان
موفقیت های محمد ادامه دارد. او بعد از بازگشت از سفر حج تمتع، در سال 83 دوباره به اردوی تیم ملی می رود و بعد از مدتی برای اولین بار تیم راهی مسابقات جهانی 2007 چین تایپه می شود. گزینش ها برای این مسابقات بسیار سخت است. از سراسر کشور 70 نفر انتخاب می شوند، در مرحله بعد این تعداد به 35 سپس به 15 نفر می رسد.او می گوید: راهی این آوردگاه سخت شدیم. با تمام توان تلاش کردم. در روز مسابقه به یاد بچه های غواص هور بودم. انرژی مضاعفی گرفته بودم... تا چشم باز کردم نام خودم را به عنوان نفر اول دیدم و اولین مدال طلای جهانی جانبازان و معلولان ایران را به گردن آویختم و در آن خوشحالی به یاد شهدای غواص اشک می ریختم. در همان مسابقات در رشته کرال پشت مدال طلا و در یکی دیگر از رشته ها مدال برنز به دست آوردم.محمد محمدی بعد از این مسابقات نیز به موفقیت های زیادی دست یافت. او می گوید: یکی از نمونه های موفقیت ام در مسابقات idm آلمان بود که ستاره مسابقات شدم و سه مدال طلا، سه نقره و سه برنز به دست آوردم.
افتخاراتی به نام قرآن
این جانباز سرفراز به جز موفقیت های متعدد ورزشی، به تعالی و رشد شگرفی در مسابقات قرآنی دست یافته است. محمدی می گوید: در سال 75 گروه قرآنی «عترت النبی» را تشکیل دادم.او درباره افتخارات قرآنی اش نیز می گوید: در سال 76 برای قرائت قرآن به کشور بوسنی و هرزگوین سفر کردیم. سفر به استانبول با گروه عترت النبی، سفر به سری لانکا و اوگاندا از دیگر یادمان های حضور قرآنی اوست.
این جانباز 70 درصد دیدار با رهبر معظم انقلاب و تشویق های ایشان را از راهگشاترین خاطرات ماندگارش می داند و می گوید: سال 87 بود. در مسابقات رتبه اول را کسب کرده بودیم و قرار بود آقا را از نزدیک زیارت کنیم. با گروه عترت النبی برنامه خوبی اجرا کردیم و بعد از اجرا آقا فرمودند «شما به حق در مسابقات قرآنی اول شدید.»
۱۲.۰k
۱۵ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.