((پارت دوم).........
چشمام رو باز کردم
توی یه اتاق مشکی که هیچ تفاوتی با زیرزمین نداشت بودم
می خواستم خودمو حرکت بدم ولم انگار به جایی بسته شده بودم
اهههه لع.نتی
بدنم خشک شده بود و درد میکرد
مگه من از کی اینجام
صدایی از پشتم اومد
ترسیدم و جا خوردم
حق با بچه ها بود
ریسک این کار خیلی زیاد بود ولی منه کله شق گوش نکردم
الان بیشتر از خودم نگران اونا بودم
صدای کوبیدن می یومد انگار داشتن یکی و کتک میزدن
باید برگردم
سرم و چرخوندم و چیزی که میدیدم رو باور نمیکردم
چند تا از مرد هایی که می خورد بادیگارد باشن داشتن مونجین و سوجی رو کتک میزدن
بدنشون زخمی بود
معلوم بود که شکنجه شدن
ولی من سالم بودم
سوجی خواست به طرفم بیاد که با ضربه مرد متوقف شد
اونا همچین حقی نداشتن
ا.ت: دارید چه غلطی میکنید ولشونننن کنیدددد
بازم داشتن کتکشون میزدن اونا بهترین دوستای من بودن
نزدیک بود بزنم زیر گریه که صدایی بم و ترسناکی که به تن آدم لرزه می انداخت
از پشت سرم و کنار گوشم زمزمه کرد
مرد:(( نباید کنجکاوی میکردی، حالا باید تاوان پس بدی بیب کوچولوم))
یحححح👍💀
شرط پارت بعدی؟۱۱ لایک و ۱۴ کامنت
توی یه اتاق مشکی که هیچ تفاوتی با زیرزمین نداشت بودم
می خواستم خودمو حرکت بدم ولم انگار به جایی بسته شده بودم
اهههه لع.نتی
بدنم خشک شده بود و درد میکرد
مگه من از کی اینجام
صدایی از پشتم اومد
ترسیدم و جا خوردم
حق با بچه ها بود
ریسک این کار خیلی زیاد بود ولی منه کله شق گوش نکردم
الان بیشتر از خودم نگران اونا بودم
صدای کوبیدن می یومد انگار داشتن یکی و کتک میزدن
باید برگردم
سرم و چرخوندم و چیزی که میدیدم رو باور نمیکردم
چند تا از مرد هایی که می خورد بادیگارد باشن داشتن مونجین و سوجی رو کتک میزدن
بدنشون زخمی بود
معلوم بود که شکنجه شدن
ولی من سالم بودم
سوجی خواست به طرفم بیاد که با ضربه مرد متوقف شد
اونا همچین حقی نداشتن
ا.ت: دارید چه غلطی میکنید ولشونننن کنیدددد
بازم داشتن کتکشون میزدن اونا بهترین دوستای من بودن
نزدیک بود بزنم زیر گریه که صدایی بم و ترسناکی که به تن آدم لرزه می انداخت
از پشت سرم و کنار گوشم زمزمه کرد
مرد:(( نباید کنجکاوی میکردی، حالا باید تاوان پس بدی بیب کوچولوم))
یحححح👍💀
شرط پارت بعدی؟۱۱ لایک و ۱۴ کامنت
۵.۵k
۰۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.