23p 🩸
ویو لیا :
داشتم به تابلو ها نگاه میکردم ....
که با صدای یکی برگشتم .....
جونگ کوک : سلام ....
لیا : سلام ......
جونگ کوک : عینک هاشو داد پایین .....
لیا : ها ..... اون.....
جونگ کوک : اره همون .....
لیا آب دهنشو قورت داد .....
جونگ کوک : واقعا معذرت میخام .....
لیا : نه من از شما شکایت میکنم ......
جونگ کوک چشماش گرد شد ....
جونگ کوک : چی .....
لیا : اره اخه شما بهم زدید و در رفتید اصلا فکر نکردید که بعدن چی میشم ......
جونگ کوک : اخه ....
نزاشتم حرفشو ادامه بده .....
لیا : شوخی کردم بابا .....( خندیدن ) نترس ....
جونگ کوک : اگه جای میر برسونمتون .....
لیا : نه همنجا نزدیکی میرم .....
جونگ کوک : پس بزارید تا همونجا همراهتون کنم .....
لیا : باشه .......
داشتم به تابلو ها نگاه میکردم ....
که با صدای یکی برگشتم .....
جونگ کوک : سلام ....
لیا : سلام ......
جونگ کوک : عینک هاشو داد پایین .....
لیا : ها ..... اون.....
جونگ کوک : اره همون .....
لیا آب دهنشو قورت داد .....
جونگ کوک : واقعا معذرت میخام .....
لیا : نه من از شما شکایت میکنم ......
جونگ کوک چشماش گرد شد ....
جونگ کوک : چی .....
لیا : اره اخه شما بهم زدید و در رفتید اصلا فکر نکردید که بعدن چی میشم ......
جونگ کوک : اخه ....
نزاشتم حرفشو ادامه بده .....
لیا : شوخی کردم بابا .....( خندیدن ) نترس ....
جونگ کوک : اگه جای میر برسونمتون .....
لیا : نه همنجا نزدیکی میرم .....
جونگ کوک : پس بزارید تا همونجا همراهتون کنم .....
لیا : باشه .......
۵.۵k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.